قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

بچه هاے کوچک با دست و پایشان بازی مے کنند
ولے دلشان مرتــّب است
و همراهشان است .

اما بزرگ ها دست و پایشان خیلے منظّــم است
ولے دلشان بازے مے کند
و همراهشان نیست .

حاج محمد اسماعیل دولابی

۱۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۱
شهریور

در این پست قصد دارم مطلبی در رابطه با آرماگدون و مسائل مربوط به آن بنویسم، امیدوارم که صرفا جهت افزایش اطلاعات عمومی و دانش پیرامون آخرالزمان کاربرد داشته باشد.

در اولین قدم باید دانست که "آرماگدون" یعنی چه و این واژه به چه معناست؟

آرماگدون به معنی نبرد بین خیر و شر در آخرالزمان تفسیر شده است در فرهنگ لغات و واژگان اینچنین آمده است:

Armageddon : (esp. in the Bible) great battle causing terrible destruction and bringing the end of the world

(لغتی در انجیل) نبردی بزرگ که باعث ویرانی دهشتناک و سرآغازی بر پایان دنیاست!!

و این بدان معناست که ابلیس می خواهد با جنگ آغاز کند!اگرچه اشاره شده که اساس این سخن انجیل است اما با احترام ویژه برای این کتاب الهی و تمامی مسیحیون، باید گفت این خدعه ابلیس است که در انجیل وارد شده است! چون اگر چنین چیزی صحیح بود، می بایست لااقل در تورات یا قرآن نیز بدان مختصر اشاره ای می شد!

اما خاستگاه این لغت از کجاست؟

آرماگدون یعنی: آر + ماگدون / (Ar+mageddon)  ،که در اصل کلماتی عبری (یا عبرانی) است به معنای  ار    (به کسر الف) = دره

و  مجیدون  که نام کوهی در فلسطین(اسرائیل) است! یعنی "دره کوه مجیدون" !

و از آنجائیکه ابلیس-دجال بنا دارد که این نبرد ویرانگر را از آن مکان آغاز نماید، لذا نام آرماگدون را برای آن انتخاب کرده است! و چنانچه بتواند این حیله خود را با موفقیت به انجام برساند بازهم برای او همچون برگ برنده دیگریست برعلیه بشریت!

یکی از گروههائی که معتقد به آرماگدون هستند، مسیحیون افراطی پیرو کلیسای اونگلیک یا اوانجلیس می باشند.گروه کثیری از این مردم در آمریکای شمالی و مرکزی زندگی می کنند. آنهاکه به نظر از ابلیس بازی خورده و بر سر این عقیده باطل بازیچه او قرارگرفته اند،چنین باور دارند:

برای مقدمات آرماگدون لازم است تا عیسی(ع) از آسمان فرود آید! و عیسی(ع) فرود نمی آید مگر آنکه خون(بیگناه)ریخته شود!! و این ریختن خون (یاقربانی) باید در مسجدالاقصی و طی مناسک خاصی انجام شود!

استدلال آنها درباره این موضوع، یعنی  "ریختن خون برای ظهور مسیح"،  اینست که آنها می گویند آنقدر باید خون(بخصوص خون بیگناه) ریخته شود تا سبب برانگیخته شدن خشم عیسی(ع) گردد تا او از آسمانها فرود آمده و ظلم و ستم را سرکوب نماید! اما از طرفی هم می گویند که در این خون بازی و جنایت دستان ما نباید آلوده گردند! از این روست که آنها سالهاست که چاقو را بدست اسرائیل داده اند تا این خون را او برای آنها بریزد! و این شاید یکی از دلایلی باشد که آنها همیشه از دستکش های سفید استفاده می کنند(یکی از علائم مشهور فراماسون ها) و بدین معناست که دستان ما پاک است و آلوده به جرم و جنایات نیست!

برای همین است که شما سالیان سال است می بینید آنها حمایت ویژه ای از اسرائیل می نمایند و انواع و اقسام تسهیلات و تمهیدات را برای آنها فراهم می کنند تا دست به کشتار بی رحمانه مردم بدبخت فلسطین بزند! طبق باور آنها این شرارتهای اسرائیل لازمه ظهور عیسی است!

 آرماگدون و تسویه حساب!

بحث آرماگدون بسیار پیچیده و گیج کننده است! دلیل آنهم اینست که چون خدعه ای از سوی ابلیس است همچون یک کلاف پیچیده، درهم و گره خورده است.شاید خود این بنده حقیر با همین قلم ناتوانم بتوانم یک مقاله چند برگی راجع به آن بنویسم!

اما آنچه که پر واضح است اینست که نبردیست که حتماً یک سر آن ابلیس است! اما اینکه ابلیس واقعاً با چه گروهی  می جنگد، خود بحث فراوانی دارد. اما با توجه به یکی از روایات مربوط به آخرالزمان که از شیخ مفید علیه الرحمه به ما رسیده است، این چنین گمان می رود که طرف ابلیس دول قدرتمند باشند! روایتی به نقل از ارشاد مفید که می گوید: "در آخرالزمان کشورهای عقب مانده بر کشورهای ثروتمند و زورمند غلبه می کنند!"

نباید از نظر دور داشت که:  هدف اصلی شیطان که همانا "نابودی بشر" است ایجاب می کند که در این رهگذار، او گاهی با گرگها باشد و پاره ای از اوقات هم با گوسفندان!

بدیهیست که ابلیس-دجال تا پیش از ظهورش، برای پیشبرد اهداف و مقاصدش در روی زمین، از اربابان زور و ثروت (یافراماسونها) استفاده های فراوان برد! مقاصدی که در راس آنها این 3 هدف عمده قرارداشت:

1- گرفتاری معیشتی اکثریت مردم.  2- فقر علمی و اطلاعاتی عامه مردم. 3- تخریب و صدمه زدن به زمین به شکلی نامحسوس.

اما پس از ظهور ابلیس-دجال وضعیت کاملاً متفاوت و برعکس خواهدشد!آیا شما فکر می کنید که ابلیس-دجال پس از ظهورش دیگر نیازی به اربابان جهان دارد؟ مسلماً نه. برای اینکه او به اهدافش رسیده و پس از فرود آمدن بر روی زمین دیگر خودش به نوعی ارباب تلقی می شود.پس قاعدتاً نیازی به زورمندان و اربابان سلطه جوی جهان که روزگارانی در حکم رفقای دیرنه اش بودند،نخواهد داشت! و از آنجائیکه او همواره نیاز به دوستان و همراهانی دارد،ناگزیر است که برای پر کردن این خلا،به دنبال رفقای جدیدی باشد!

"توده ها"! این نام رفقای جدید ابلیس-دجال خواهدبود!!

و به اعتقاد ابلیس-دجال: برای تسویه حساب با زورمندان جهان، هیچ زمانی برای"توده ها"،بهتر از الان نیست! و این سر آغازی خواهد بود بر نبردی سهمگین و جنگی ویرانگر به نام آرماگدون! دلیل آن هم این است که زورمندان جهان هرگز قافیه را به راحتی به اربابشان واگذار نمی کنند و به سادگی این بازی را به او نمی بازند. چون اولاً اگرچه آنها در اقلیت هستند اما از قدرت، توانائی، امکانات و تکنولوژی بالائی برخوردارند. و ثانیاً آنها خود دست پرورده و از شاگردان برجسته مکتب ابلیس هستند!

و چیزی که مسلم است اینکه اگر چنین تراژدی رخ بدهد و آرماگدونی اتفاق بیافتد، جنگی عظیم با پیامدهای بسیار ناگوار خواهد بود!و فجایع دهشتناکی را برای بشریت در پی خواهدداشت!

پ.ن: در زیر چند حدیث که نقل از کتاب امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور نوشته آیت الله سید محمدکاظم قزوینی رحمة الله علیه آورده شده که ذکر آن خالی از لطف نیست.

 "...در منابع و کتابهائی که در دست من بود، هیچ نام و یادی از سومین جنگ جهانی به صراحت به میان نیامده است. اما روایات متعددی رسیده است که به صراحت از نابودی مردم بوسیله گرسنگی و قحطی و بیماری و قتل و کشتار خبر می دهد...

بهتر است برخی از آن روایات را بیاوریم تا بنگریم که از آنها چه پیامی دریافت می گردد.

1-از امیر مومنان علیه السلام آورده اند که فرمود:

مهدی ظهور نمی کند تا اینکه ثلث مردم کشته شوند،ثلث آنان بمیرند و ثلث باقی بمانند.

2-و نیز از آن حضرت آورده اند که فرمود:

 پیش از ظهور مهدی مرگ سرخ و سفید خواهد بود. اما مرگ سرخ عبارت از جنگ است و مرگ سفید بلای دهشتناک.

3-از امام صادق آورده اند که فرمود:

            ظهور مهدی فرا نخواهد رسید تا اینکه 3/2 انسانها از میان بروند.

سوال شد: "بنابرین دیگر چه می ماند؟"

آن حضرت فرمود: "آیا راضی نمی شوید که شما 3/1 باقی مانده باشید؟"

4-و همچنین آورده اند که فرمود:

 پیش از آمدن قائم علیه السلام دو مرگ گسترده خواهد بود:مرگ سرخ و مرگ سفید، تا از هفت بخش انسانها،پنج بخش آن از میان برود..."
  • مهدی دوست محمدیان
۲۶
شهریور

بخشی از راه‌های مبارزه با آسیب‌های فرهنگ مهدویّت

حال که با برخی از آسیب‌های فرهنگ مهدوی آشنا شدیم، به بعضی از راه‌های مبارزه با آن‌ها نیز اشاره می‌کنم:

1.  مهم‌ترین و اصلی‌ترین راه مبارزه، حساسیت علما و اندیشمندان در برابـر ورود خرافات و مبارزه‌ی جدی، به موقع و مؤثر با این آسیب‌هاست. وظیفه ای که در این برهه از زمان به گردن هریک از شیعیان علی الخصوص اندیشمندان و علماست، اینست که در مباحث مهدویت و مسئله ظهور مطالعه و تحقیق داشته باشند و واقعیت ها را در اختیار عموم شیعیان قرار دهند تا با بالا رفتن سطح دانش عموم مردم، شرایط برای ظهور حضرت هرچه سریعتر فراهم گردد.

2. آشنایی با دین و سیره‌ی اهل‌بیت علیهم‌السّلام، در بسیاری از انحرافات انسان را بیمه می‌کند.

3. یافتن علم و بصیرت در حوزه‌ی سیاست، دشمن‌شناسی و باخبری از آن‌چه در عرصه‌ی سیاست و جامعه رخ می‌نماید، دست پنهان استکبار و سیاست‌بازان را در ایجاد فرقه‌ها و گروه‌های منحرف و ... در جامعه‌ی اسلامی آشکار می‌کند.

4. گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی و پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی از منظر فرهنگ انتظار.

5. زدودن مطالب ضعیف و باورهای نادرست با ژرف‌اندیشی و احاطه‌ی کافی بر معارف مهدوی.

6.  و ... هزاران راهی که می توان انجام داد تا دل امام زمان (عج) شاد گردد.

...

..

.

اللهم عجل لولیک الفرج


           به انتظار ننشینیم             به انتظار بایستیم

  • مهدی دوست محمدیان
۲۴
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


6.  تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق خاص

آسیبی که پیوسته بعد از غیبت امام (عج) وجود داشته است، مطابقت دادن نشانه‌های ظهور بر وضعیت هر زمان بوده است، به این معنا که عده‌ای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آن‌ها را به افراد یا حوادثی خاص تطبیق می‌دهند. اما آن‌چه آسیب و آفت است، مطالب و ادعاهایی است که این افراد با خواندن یک یا دو روایت، بدون تشخیص صحیح بودن آن‌ها و بدون بررسی آیات و روایات دیگر، مطرح می‌کنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر می‌پردازند.

گاهی انسان در جلساتی شرکت می‌کند که ساعت‌ها پیرامون حضرت صحبت می‌کنند اما سرگرم تطبیق شرایط بوده‌اند. برای مثال شخصیت سفیانی که از علایم حتمی ظهور است را به مردی خاص در فلان منطقه تفسیر کرده‌اند و یا درباره‌ی سید حسنی (نفس زکیه) یکی دیگر از علایم حتمی ظهور، تحلیل‌های بی‌دلیلی مطرح شده است و افراد خاصی را بر آن تطبیق داده‌اند و بسیاری نمونه‌های دیگر که تطبیق نادرست علایم غیر حتمی بر جریانات موجود در جامعه‌ی کنونی است.

به هر حال در روایات رسیده از ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام مطالبی در مورد نشانه‌های ظهور مطرح شده که بر فرض صحت آن‌ها، تطبیقشان بر حوادث و جریاناتی که در هر زمان رخ می‌دهد صحیح نیست چون پیامدهای ناگوار زیادی در پی دارد که به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌شود:

الف) ناامیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور

ب) بی‌اعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور به دلیل عدم تحقّق تطبیق‌های مطرح شده

ج) استهزا و تکذیب باور مهدویّت در نتیجه‌ی محقق نشدن ظهور

د) شک و تردید در اصل ظهور و روایات پیرامون آن

تبیین و روشنگری، تکذیب انحرافات و کار کارشناسی در مورد علایم و ویژگی‌ها توسط علما از راه‌های مبارزه با این آسیب جدّی است.

7. ملاقات‌گرایی

از آسیب‌هایی که در عصر غیبت برای منتظران رخ می‌نماید، مدعیانی هستند که بی‌دلیل یا به بهانه‌ی ساده‌ترین اتفاق، ادعای ملاقات می‌کنند یا کسانی که تمام وظیفه‌ی خویش را دیدار حضرت می‌پندارند و از وظایف اصلی خود غافل شده و افراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه‌ی منتظر، فرا می‌خوانند، در صورتی که آن‌چه در عصر غیبت مهم است توجه به دغدغه امام و عمل کردن به وظایف یک منتظر واقعی است. بنابراین باید دانست که رسالت حضرت چیست و از منتظران خود چه انتظاری دارند. با استناد به روایات معتبر، مسلّم است که؛ امام از لحظه‌ی تولد برای ظهور خود دعا می‌کرده‌اند و رسالت ایشان در همه حال برنامه‌ریزی برای ظهور است و در هیچ جا ملاقات را از ما نخواسته‌اند، لذا دغدغه‌ی ما نیز باید ظهور و مهیا کردن زمینه‌های آن باشد.

اگر چه دیدار امر مطلوبی است اما ویژگی منتظران واقعی امام برای دستیابی به رضایت ایشان، ادای وظایفی است که برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند و تأکید زیاد بر دیدار حضرت، (در اثر موفق نشدن به دیدار) باعث یأس و ناامیدی و تکذیب باور مهدویّت می‌گردد.

جناب آقای قرائتی نقل می‌کردند که:

در حرم امام رضا علیه‌السّلام مشغول زیارت بودم، یکی از بزرگان دست بـر شانه‌ام گذاشت و گفت: «پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم هرگاه سلمان را می‌دیدند، لذّت می‌بردند، امیرالمؤمنین علیه‌السّلام نیز مالک را که می‌دیدند لبخند بر لبانشان نقش می‌بست، آیا شما هم به گونه‌ای شده‌اید که امام زمان (عج) شما را می‌بینند، لبخند بزنند و راضی باشند...؟»


...

..

.

ادامه دارد ان شاالله...

  • مهدی دوست محمدیان
۲۲
شهریور

اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمین! دل جدا ز یاد تو آشیانه اى خراب وبى صفاست یاد سبز وروح بخش تو یاد لطف بى نهایت خداست کوچه باغ سینه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نیست کیست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟

اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار یک نسیم روح بخش یک پیام آشنا ودلنواز سینه را گشوده اند. کوچه هاى ما همیشه عاشق تو بوده اند.

اى کبوتر دلم هوایى محبتت! سینه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سینه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نیازمند مرهم است.

صبحگاه جمعه ها آفتاب یاد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتیاق ونغمه امید با دلى سفید خواب رفته است روز را به شوق دیدنت شروع مى کند اى تو معنى امید وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در میان خنده ها وگریه هاى عاشقان پیش عصمت الهى ات خضوع مى کنند.

                         



چه بی خیال نشستیم!!

نه کوششی نه وفایی

فقط نشته و گفتیم، خدا کند که بیایی!



  • مهدی دوست محمدیان
۲۰
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


4.  تعجیل و شتابزدگی

یکی دیگر از آسیب‌ها، عجله داشتن در تحقّق امر ظهور است. شتاب‌زدگی یا استعجال به معنی خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و قبل از تحقّق زمینه‌های لازم برای آن است. منشأ تعجیل در ظهور این است که شخص عجول نمی‌داند ظهور از سنت‌های الهی است و مانند همه‌ی سنت‌ها باید پس از تحقّق همه‌ی شرایط و زمینه‌ها، صورت گیرد بنابراین برای وقوع آن عجله می‌کند. در حالی‌که شتاب‌زدگی در این امر در روایات ما بسیار نکوهش شده‌است:امام جواد علیه‌السّلام می‌فرمایند: «[در دوره‌ی غیبت]، شتاب‌زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند و اهل تسلیم نجات می‌یابند.»

گرچه نزدیک شمردن ظهور، مهیای ظهور بودن و کوشش برای زمینه‌سازی ظهور، بسیار مفید و پر ثمر است، اما نباید در این راه شتاب‌زده بود. شتاب‌زدگی حاکی از درک نکردن حکمت و مصلحت خدا در این زمینه است و پیامدهای گوناگونی دارد که به چند مورد اشاره می‌گردد:

الف.     ناشکری و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی،

ب.      رویکرد به منحرفان و مدّعیان دروغین مهدویّت،

ج.      یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقّق ظهور،

د.      استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور،

ه.      شک و تردید.

تعجیل یکی از آفت‌ها و آسیب‌هایی است که فراروی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه‌ی مقابل نیز دچار آسیب شده‌اند که آن دور شمردن وقت ظهور است و نتیجه‌ی آن، بی‌اعتنایی و قساوت قلب است. در روایتی آمده است که «پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان می‌شوید و آن را دور نشمارید که دلتان دچار قساوت می‌شود.»

5.  تعیین وقت برای ظهور

یکی دیگر از آسیب‌ها تعیین وقت برای ظهور است؛ اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت علیه‌السّلام پدیده‌ی مبارکی است؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین منجر گردد، جای تأمل بسیار دارد زیرا بر اساس برخی روایات نقل شده از ائمه علیهم‌السّلام هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان ظهور آگاهی ندارد و از این رو تعیین وقت برای ظهور (توقیت) جایز نیست و حکمت الهی بر این است که وقت ظهور آن حضرت بر بندگان مخفی بماند، لذا احدی نمی‌تواند زمانی برای ظهور تعیین کند.

فضیل بن یسار از امام باقر علیه‌السّلام پرسید:«هَل لفهذا الامر وقتٌ؟ فقال: کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون»؛ «آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمودند: آنان که وقتی برای آن تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند.»

همچنین در روایتی دیگر امام باقر علیه‌السّلام خطاب به محمّد بن مسلم فرموده‌اند:

«ای محمّد، هر کس برای تو خبری از ما درباره‌ی تعیین وقت ظهور نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما (اهل‌بیت) برای هیچ کس وقت (ظهور) را تعیین نکرده‌ایم.»

و نیز در توقیعی که از ناحیه‌ی مقدسه صاحب‌الزمان علیه‌السّلام در پاسخ به پرسش‌های اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین می‌خوانیم:

«و أمّا ظهورفالفرج فإنّـه إلی الله، تعالی ذفکرفهف، وَ کَذَبَ الوقّاتون»؛  «و اما آشکار شدن فرج، به اراده‌ی خداوند است و آنان که (برای ظهور) وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند.»

با این حال بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه برای ظهور وقت تعیین می‌کنند که کم‌ترین اثر آن احساس یأس و ناامیدی برای کسانی است که این وعده‌های دروغین را باور کرده‌اند ولی خلاف آن را دیده‌اند.

بنابراین منتظران واقعی باید خود را از دام شیّادان و نیز نادانان حفظ کنند و درباره‌ی زمان ظهور تنها منتظر اراده‌ی پروردگار باشند. رسول خدا (ص) نیز در مورد زمان ظهور که همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره است، فرموده‌اند:

«ظهور او (قائم علیه‌السّلام) مانند قیامت است. تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد، آشکارش می‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است و جز به ناگهان بر شما نیاید.»

البته این نکته هم قابل ذکر است که با توجه به روایات متعددی که عنوان شده می توان علائم و ویژیگی های نزدیک شدن ظهور را بررسی نمود و آنها را به جهت آمادگی هر چه بیشتر مسلمانان و شیعیان تبلیغ کرد تا شیعیان این نکته را درک کنند که زمان ظهور به امید خدا هر لحظه نزدیک و نزدیکتر می شود ولی هیچگاه نمی توان گفت که در فلان سال یا فلان تاریخ امام زمان (عج) ظهور می کنند.

این دسته از روایات از یک سو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده‌ی ظهور حجّت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه‌ی کسانی است که در پی تعیین وقت برای ظهورند.

...

..

.

ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله...

  • مهدی دوست محمدیان
۱۸
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


2.      نشان دادن چهره‌ای خشن از امام عصر علیه‌السّلام

برخی از افراد به علت نداشتن نگاه جامع به دین و بدون بررسی دقیق روایات و سند آن‌ها، به شنیده‌ها اکتفا کرده و چهره‌ای خشن از امام عصر (عج) ارائه می‌دهند. در حالی‌که باید مهر و قهر در کنار هم مطرح شوند و در چهره‌ای که از ظهور و حکومت حضرت و شخصیت بی‌مانند آن امام علیه‌السّلام ترسیم می‌گردد، مهر و قهر در کنار هم بیایند. چون تنها از قهر سخن گفتن و مهر را از یاد بردن، امام را در ذهن برخی افراد، خشونت‌طلب معرفی می‌کند.

 درباره‌ی مهر حضرت سخن بسیار می‌توان گفت؛ چه روایاتی که مهر امامان را به طور عموم بازگو می‌کند و چه روایاتی که در ارتباط با مهر امام مهدی (عج) به طور خاص رسیده است. امامان علیهم‌السّلام طبق فرموده‌ی خودشان جلوه‌ی رحمت واسعه‌ی إله هستند. امام رضا علیه‌السّلام در این‌باره فرموده‌اند: «امام همدمی سازگار، پدری مهربان، برادری تنی، مادری خوش‌رفتار با کودک خردسال و پناه مردم در پیش‌آمدها و کارهای بزرگ است.»

همچنین امام علیه‌السّلام به یکی از یارانشان می‌فرمایند«ای ابا ابراهیم! حضرت مهدی (عج) رنج و غم شیعه را پس از یک دوره‌ی سخت و بلایی طولانی و سستی دراز می‌زداید و گشایش می‌آفریند. خوشا آنان که آن زمان را درک کنند...»

 مهربانی امام، همچون مهر خداوند کریم حکیمانه است، بدین معنا که قهر او نیز جلوه‌ی محبت اوست. چون قهر او بر دشمنانی خواهد بود که با توجه به هدایت و معجزات آن حضرت، باز هم به او کفر ورزیده و حکومت عدلش را گردن نمی‌گذارند و در زمین فساد می‌کنند و این یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن، یعنی مهر در چهره‌ی قهر.

 در ضمن گروهی دیگر امام را شخصیتی تصور کرده‌اند که گویا دست به هیچ مبارزه و جهادی نمی‌زند و همه‌ی امور را با معجزه حل می‌کند، که این تفکر نیز نادرست است؛ چرا که با هر دوی این مهر و قهر است که مبنای حکومت امام پا می‌گیرد و زمینه‌های عدالت‌گستری فراهم می‌آید. گویا برخی از دوستان انتظار دارند که امام مهدی (عج) در هنگام ظهور خود با یک اسب و یک شمشیر مانند زمان پیامبر(ص) به جنگ دشمنان دین و خدا می رود که مسلح هستند به ویرانگرترین سلاح ها از جمله سلاح های اتمی و شیمیایی!!! این تصور نیز تصور نابجا و غلطی است، یکی از اساتید بنده می فرمودند که وقتی می گویند امام زمان(عج) با سلاح جدش رسول خدا در آخرالزمان می جنگند، منظور شمشیر پیامبر نیست! شمشیر صرفا یک نشانه و علامت است، در حقیقت سلاح اصلی پیامبر اسلام (ص) زبان و کلام ایشان بود که در زمان خود اکثر قوم عرب را به سوی دین الهی کشاند و هم اکنون نیز بسیاری از انسانها پیرو آن حضرت شده اند. در حقیقت کلام، سلاح اصلی امام زمان(عج) نیز کلام نافذ و شیوای ایشان است که قلوب انسان ها را جذب می کند نه شمشیر ایشان!  عدالت و مهر و قهر امام (عج) به طریقی است که با کفاری که به حکومت عدل گردن نمی دهند به روش خودشان مبارزه خواهد نمود. بر فرض مثال: با کفاری که مجهز به سلاح های کشتار جمعی هستند، با همان تجهیزات مبارزه خواهد کرد، و اگر مثلا قبیله ای در جنوب آفریقا هم به حکومت امام گردن ننهند و مجهز به سلاح هایی از جمله نیزه و شمشیر باشند مطمئنا با همان سلاح ها مبارزه خواهند کرد که اگر غیر از این باشد عدالت زیر پا گذاشته خواهد شد.

3.  طرح مباحث غیر ضروری

 گاهی افراد و مجموعه‌ها در قالب‌های گفتاری و نوشتاری، به بحث‌هایی روی می‌آورند که هیچ ثمری ندارد و ضرورتی برای طرح آن‌ها احساس نمی‌شود.

پرداختن به مباحثی از قبیل ازدواج حضرت و وجود فرزند برای آن بزرگوار، محل زندگی حضرت و مانند آن از نمونه بحث‌های غیرضروری است. مثلاً در رابطه با ازدواج ایشان بسیار دیده شده است که گروهی با بیان مطالبی غیر مستند ازدواج حضرت را اثبات کرده و بعضی دیگر آن را رد کرده‌اند، در حالی‌که هیچ دلیل قطعی بر اثبات یا رد آن وجود ندارد و مهم‌تر این‌که توجه به چنین مباحثی فایده‌ای نداشته و ما را از پرداختن به مباحث اصلی و ضروری باز می‌دارد.

 در مورد محل زندگی حضرت نیز که به جزیره‌ی خضرا معروف شده است دو نظر مخالف هم وجود دارد: برخی آن را صحیح و معتبر و قابل استناد دانسته‌اند و بعضی دیگر آن را مجعول و شبیه به افسانه می‌دانند و می‌گویند که استناد به آن درست نیست. با این همه تکلیف ما آگاهی از محل زندگی امام نیست و آن‌چه در روایات به آن تأکید شده است معرفت امام، حرکت در جهت رضایت امام مهدی علیه‌السّلام و پیروی از آن حضرت در گفتار و کردار و زمینه‌سازی برای ظهور ایشان است. افرادی که بسیار دغدغه اینگونه مسائل را دارند حداقل بهتر است با توجه به روایات معتبری که ذکر شده، همت نمایند و مکان زندگی و مکان حکومت امام زمان(عج) بعد از ظهورشان را آماده نمایند...!!! منظوره بنده مسجد سهله (محل زندگی امام زمان(عج)) و مسجد کوفه (محل حکومت امام زمان(عج)) هست. کسانی که به شهر نجف اشرف و مسجد سهله مشرف شده اند وضعیت این مسجد و اطراف آن را دیده اند! از خود بپرسید آیا واقعا این مکان و محیط پیرامونش آمادگی پذیرایی از امام زمان(عج) را داراست؟!!؟ مسجد کوفه که دیگر جایی برای گفتن نمی گذارد! فقط همین روایت از امام علی (ع) را بگویم و سخن را کوتاه کنم که بسیار طولانی شد...

امام علی(ع) به همراه چند تن از یارانشان از صحرای بی آب و علف نجف بازگشتند و هنگامی که نگاه امیرالمومنین به دیوار و خشت های مسجد افتاد فرمودند:

"وای بر کسی که تو را خراب کرده است! وای بر کسی که تو را به زودی خراب خواهد کرد! وای بر کسی که تو را با آجر می سازد!!! وای بر کسی که مکان مصلی نوح را تغییر دهد! خوشا به حال کسی که به همراه قائم اهل بیت من حاضر باشد و این مسجد را برای بنای دوباره اش خراب کند. آنان بهترین امت من با نیکان اهل بیت هستند."

...


ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله

...

..

.

پ.ن:  از دوستان و صاحب نظران خواهشمندم که جهت با کیفیت تر شدن مطالب نظرات و پیشنهادات خود را چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی عنوان نمایند.با تشکر فراوان

  • مهدی دوست محمدیان
۱۶
شهریور

هر امر مهمی به نسبت اهمیّتش، در معرض خطرها و آسیب‌هایی است، معارف مهم مهدویّت نیز از این قاعده مستثنی نیست، و اندیشه‌ی مهدوی نیز چون هر اندیشه و فرهنگی آفت‌ها و آسیب‌هایی دارد که اگر به آن‌ها توجه نشود و به موقع برای برطرف ساختن آن‌ها اقدام نگردد، آثار منفی و مخربی به دنبال خواهد داشت.

آسیب، عاملی است که سبب اختلال، ناهنجاری و آفت در پدیده‌ها می‌شود و آسیب‌شناسی به معنای بازشناسی اختلال‌های مفهومی و مصداقی بحث است. این اختلال‌ها ممکن است در اثر ناکارآمد بودن و ضعف روش‌های پیام‌رسانی یا محتوایی پیام باشد.

در معارف مهدوی نیز هر گاه مفاهیم و آموزه‌ها، با بدفهمی روبه‌رو یا به صورت نابه‌جا القا شود، آسیب‌های چشم‌گیری آشکار خواهد شد. و باید کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌هایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، بازشناسی شده و دیدگاه‌های مهدوی به دور از اختلال‌های مفهومی و مصداقی، بیان شوند.

اهمیّت موضوع آسیب‌شناسی مهدویّت

آسیب‌های فرهنگ مهدویّت، مواردی است که غفلت از آن‌ها موجب سستی اعتقاد آدمی به اصل وجود امام علیه‌السّلام یا ابعاد مختلف شناخت آن بزرگوار می‌شود و گاهی نیز گرایش به افراد یا مجموعه‌های منحرف را در پی دارد. از این رو باید برای شناختن این کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌ها اقدام جدّی شود. به بیان دیگر باید به پیرایش و تهذیب مفاهیم و مصادیقی که تاکنون وارد این فرهنگ شده است، پرداخت. در غیر این صورت هر گونه برنامه‌ریزی برای نهادینه‌سازی این فرهنگ، بی‌نتیجه خواهد بود. کسانی که بدون توجه به بحث آسیب‌ها وارد عمل می‌شوند، همچون باغبانی می‌مانند که بدون توجه به آفت‌ها، مشغول کشت و کار شود که قطعاً در این صورت این کشت و کار ثمره‌ای برای او نخواهد داشت.

مهم‌ترین آسیب‌های مهدویّت

 پس از روشن شدن مفهوم آسیب‌شناسی و اهمیّت آن در مباحث مهدوی، به چند نمونه از مهم‌ترین آسیب‌های فرهنگ مهدویّت که پیش از ظهور و در دوران غیبت رخ می‌نمایند، اشاره می‌کنیم:

1.    برداشت‌های انحرافی از مفهوم انتظار

از آسیب‌های مهم در فرهنگ مهدویّت، تفسیرها و برداشت‌های نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی است. درک و دریافت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از فساد به دست امام عصر علیه‌السّلام خواهد بود، در برابر تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها هیچ وظیفه‌ای نداشته و باید بی‌تفاوت بود و دست روی دست گذاشت چرا که همه چیز بر عهده‌ی ایشان است.

این نوع انتظار، انتظار منفی یا ویران‌گر است که امام خمینی (ره) در این‌باره دسته‌های مختلفی را برشمرده‌اند:

الف)  افرادی که انتظار فرج را به نشستن در مسجد، حسینیه، منزل و دعا کردن برای فرج می‌دانند، این‌ها مردم صالحی هستند که به تکالیف شرعی خود عمل می‌کنند لکن به فکر این نیستند که برای فرج کاری باید کرد.

ب) بعضی دیگر انتظار فرج را این گونه معنا می‌کنند که ما به این‌که در جهان و بر ملت چه می‌گذرد، کار نداشته باشیم. تنها تکالیف خود را ادا کنیم تا حضرت بیایند و إن شاء الله همه چیز را دنبال کنند.

ج) عده‌ای نیز می‌گویند عالم باید پر از معصیت بشود تا حضرت بیایند، ما نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم تا گناه زیاد و فرج نزدیک شود.

د)  یک دسته هم از این فراتر رفته و می‌گویند: باید به گناه دامن زد، باید مردم را دعوت به گناه کرد تا دنیا پر از ظلم و جور بشود و حضرت تشریف بیاورند.

ه )  افرادی نیز معتقدند که اصلاً هر حکومتی که در زمان غیبت محقق شود، حکومتی باطل و برخلاف اسلام است. این دسته از افراد به بعضی از روایات موجود در این زمینه استناد کرده‌اند، مانند روایت زیر که ابن اعین از امام باقر علیه‌السّلام نقل کرده است:

«کلف رایة فتفرفعف قَبل قفیام القَائم علیه‌السّلام طاغوت»؛«هر پرچمی که قبل از پرچم حضرت قائم علیه‌السّلام برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.»

در صورتی که منظور از عَلَم در آن روایات، عَلَم مهدوی است نه حکومت اسلامی.

در این روایت، پرچم‌هایی که به خاطر دعوت به خویشتن برافراشته شود، محکوم به بطلان و غیر قابل اطاعت می‌باشند. این‌ها قیام‌هایی است که در مقابل حضرت ولی عصر (عج) واقع شده‌اند و رهبر چنین قیام‌هایی طاغوت است. ولی پرچم‌هایی که در مسیر و جهت اهداف امام زمان (عج) باشند، مورد انکار قرار نگرفته‌اند و دعوت آن‌ها به قیام برای در هم شکستن باطل و به دست گرفتن اداره‌ی کشور و واگذاری آن به کسانی است که در حقیقت، حکومت، حق آنان می‌باشد، همانند قیام زید که از سوی امامان معصوم علیهم‌السلام مورد تمجید و تعریف قرار گرفته است.

سستی، بی‌اعتنایی و بی‌توجهی به شرایط جامعه، سر تسلیم فرود آوردن در مقابل بدی‌ها و ستم‌ها، بازیچه‌ی سیاست‌بازان و منحرفان شدن و مقابله با هر حرکت اصلاحی، همه از نتایج این دیدگاه در مورد انتظار است. از طرفی این تفکر تنها شامل آن دسته از افراد نمی‌شود، بلکه خود ما نیز با اعمال به ظاهر دینی خود شامل این انتظار منفی می‌شویم، شناخت صحیح از دین نداشتن، امر به معروف و نهی از منکر نکردن و نسبت به مسائل پیرامون خود بی‌تفاوت بودن، ما را از منتظر واقعی بودن دور کرده است..

در حالی‌که انتظار سازنده یا مثبت، تلاش و حرکت منتظر و زمینه‌سازی برای ظهور حضرت است.

انتظار واقعی، آماده باش و تحصیل آمادگی‌های لازم برای رسیدن به اهداف و خواسته‌های مورد نظر است. انتظار، تنها یک حالت روحی نیست، بلکه با توجه به روایاتی که آن را «افضل الاعمال» یا «احب الاعمال» می‌دانند، یک حالت روحی جریان یافته و شکل گرفته‌ای است که از معرفت برخاسته و به اقدام و عمل می‌انجامد.

...

..

.

ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله

  • مهدی دوست محمدیان
۱۳
شهریور

در کلام الهی رمز رستگاری انسان در دنیا و عقبی به کارگیری اوامر و نواهی الهی در دنیا و رمز و توفیق جامعه اسلامی در تبعیت از امر خداوند است که می فرماید واعتصموا بحبل اله جمیعا  و خودداری از ارتکاب نهی الهی  و لاتفرقوا  است.

چهارده قرن این آیه شریفه مورد توجه مسلمین قرار نگرفت و هم اکنون نیز مسلمین به آن بی توجه هستند و تا اینگونه هستند هیچ قدرتی ندارند و شیطان و شیطان زدگان بر آنان چیره اند.

از معصوم نقل است یداله مع الجماعه و خداوند می فرمایند یداله فوق ایدیهم...

جایی دست خدا با جماعت است جایی دست خدا بالای همه دستهاست. کنایه از برتری و پیروزی بر سایر دستها! وقتی جماعتی به ریسمان الهی چنگ یازیدند و به راه های متفرقه نرفتند خود با حبل اله عجین می شوند و قدرت خدایی می یابند و دستان خدا با آن جماعت می شود و جماعت قدرتی شکست ناپذیر می یابند.

امام خمینی فرزندی از فرزندان پیامبر امی از ملت متفرق ایران خواست در برابر طاغوت پهلوی به ریسمان الهی چنگ زنند و وحدت کلمه یابند و طوفانی از قدرت الهی بشوند. ملت ایران اعم از قومیت های متنوع و مذاهب مختلف بسیج شدند و این بسیج مردمی به نام و یاد خدا چنان طومار شاهنشاهی و حامیان استکباری اش را در هم پیچید و از صحنه ایران حذف کرد که تو گویی سابقه­ی 2500 ساله هم نداشته است و شیطان بزرگ آمریکا از این یک ضربه بسیج آنچنان عقل نداشته اش ضربه خورده که هنوز به هوش نیامده و دیوانه وار چون مار زخم خورده نیش زهرآلودش را بر پیکره ی جامعه اسلامی اطراف بسیج ایران وارد می کند.

این بسیج مردمی از مصادیق بارز آیه شریفه واعتصموا بحبل اله جمیعا و لا تفرقوا ... است.

این بسیج مردمی نمونه عینی یداله مع الجماعه است.

شیطان بزرگ آمریکا و اذنابش از شرق و غرب توطئه کردند برای برچیدن شجره طیبه­ی بسیج. بسیج الهی شده با قدرتی خدایی در هشت سال دفاع بی امان از آرمان های خدایی و مقدسش پوزه­ی شیاطین را به خاک مالید.

شیطان بزرگ آمریکا فکر می­کرد ملت ایران با از دست داد حرث و نسلش در هشت سال جنگ همه جانبه و تحمل تحریم های سخت جهانی و آثار سو دوران پس از جنگ از اسلام و انقلاب خسته شده و با تحریم های سخت اقتصادی شکم های ایرانیان گرسنه شده و موجب بیرون رفتن ایمان از وجودشان می گردد، لذا متفرق و مشتت شده اند و روز دست اندازی به سرزمین ایران نزدیک شده که طوفان دوم خرداد سال 1376 به پا شد و بسیج ایرانیان در سال های 76 و 80 و 84 و 88 و در نهایت 92 کاری کرد که سگان استکباری دم های خود را روی دوشهای خود گذاشته و زوزه کشان از ام القرای اسلام در عصر جدید دور شدند، هر چند که در ظاهر در تلاشند که خود را همچنان ابرقدرت جهان و منطقه نشان دهند ولی ما و از همه بهتر خودشان می دانند که بیشتر از هرزمان دیگری در سردرگمی و سرگیجی به سر می برند.

                        
                                 

تا زمانیکه ملت ایران بسیج است قدرتی خدایی دارد و شکست ناپذیر است و مطمئنا هر زبان و قلم نحسی که بذر تفرقه می افشاند اعتصام این ملت به حبل اله را می شکند و دانسته یا ندانسته با جیره و مواجب یا بدون جیره و مواجب آب به آسیاب دشمن شیطان صفت این ملت خدایی می ریزد و ادعای دوستی می کند اما در صف دشمن است. دشمن از روبرو میزند اما او در خانه است و از پشت میزند.

خدایا تو را سپاس می گوییم که ملت ایران بسیج کرده ای. ما ملت ایران همه­ی شهدای خود را واسطه­ی قرب به تو می گیریم و به نجوای شهیدان ایران در کربلای ایران قسمت می دهیم که ملت ایران تا زمان ظهور بقیه الله الاعظم، مولانا صاحب العصر و الزمان بسیجی بمانند و چنگ در ریسمان الهی تو زده باشند...

  • مهدی دوست محمدیان
۱۲
شهریور

قلب به هر چیزی که تعلق داشت از فقدانش مضطرب می شود و تا آن را نیابد آرام نمی یابد
کیف پولم را گم کردم
آرامشم از دست رفت
کلی پول و مدرک و...
هر جا که میشد را مضطربانه گشتم و به هر کسی که فکر میکردم بتواند به من کمک کند رو زدم
وقتی که یافتمش
...
کسی گویا میگفت:

گویا امامت را هم گم کرده ای
آیا لحظه ای مضطرب شده ای؟
آیا قرار از کف داده ای؟
آیا برای یافتنش تکانی خورده ای؟
و تو خود میدانی که حداقل نشان تکان خوردن برای یافتنش ترک معصیت است و بزرگی می گفت اولین قدم در راه آدم شدن ترک معصیت است!

وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ
و آنها بر ارتکاب گناهان بزرگ اصرار می ورزیدند
فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ
پس به کجا می روید؟

و کسی هست که بیش از 1200 سال است ندا در داده است که هل من ناصر ینصرنی؟ و همچنان از شیعیان مریخ هم خبری نیست که مقدمات ظهورش را آماده کنند...
شیعیان مریخ پس چرا نمی آیید؟
شیعیان زمین که مشغولند به مسئله ی گرانیها
به مسئله ی کنکور ها
به مسئله ی ازدواج ها
به مسئله ی اشتغال ها
به مسئله ی...
کسی گویا چندان وفت ندارد برای مولایش...


خدایا ما که به خودمان رحم نمی کنیم
شما مانند همیشه و بیش از پیش به ما رحم کنید از سر فضل و کَرِم خود که گرچه ما استحقاق اکرام شما را نداریم اما تو آن خدایی هستی که بی استحقاق می بخشی!
  • مهدی دوست محمدیان
۱۲
شهریور

امام صادق(ع) مى فرمایند: «لست احبّ ان ارى الشّابّ منکم الّا غادیاً فى حالین امّا عالماً او متعلّماً فان لم یفعل فرّط و ان فرّط ضیّع فان ضیّع اثم و ان اثم سکن النّار والّذى بعث محمّداً بالحقِّ؛

 دوست ندارم جوانان شما را جز در دو حالت ببینم: دانشمند یا دانشجو. اگر (جوانى) چنین نکند، کوتاهى کرده و اگر کوتاهى کرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه کرده است و اگر گناه کند، سوگند به آنکه محمد(ع) را به حق برانگیخت، دوزخ جایگاه او خواهد.


                       


یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که کفن نداره...

سینه زن ها، کسی نیست تا، روی قبرش یه دونه شمع بذاره...

دل بی تاب، دیگه شد آب، که تو آفتاب نه سایبونی داره...

نه یه سایه، نه یه خاد م، نه کنارش یه روضه خونی داره...

امون ای دل، امون ای دل، امون ای دل امون از غریبی

...

..

.

                                                                                                                        ایام صادقیه تسلیت باد


  • مهدی دوست محمدیان