قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

بچه هاے کوچک با دست و پایشان بازی مے کنند
ولے دلشان مرتــّب است
و همراهشان است .

اما بزرگ ها دست و پایشان خیلے منظّــم است
ولے دلشان بازے مے کند
و همراهشان نیست .

حاج محمد اسماعیل دولابی

رابطه غیرت و بی حیایی...

شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۴:۵۵ ب.ظ

غیرت چیزی است که خداوند در وجود مرد قرار داده است تا به چیزهایی که باید تعصب داشته باشد، غیرت نشون بده ....مانند حیا که در وجود زن قرار داده شده، مانند حفظ ناموس و ...

متاسفانه بعضی از آقایان محترم، غیرت را اینگونه بی معنی نشان می دهند که "من تمایل ندارم که همسرم را محدود کنم و دوست دارم که او آزاد و راحت باشد و خود باید انتخاب کند که چگونه بپوشد و چگونه آرایش کند و چگونه رفتار کند!!!" و وقتی از زنان بد حجاب سئوال می شود که چرا حجابت را رعایت نمی کنی؟ می گوید؛ همسرم راضی به این امر است در صورتی که حجاب جزء واجبات است و یک امر اجتماعی است و نه فردی؛ نه جزء حقوق زن و مرد نسبت به یکدیگر که با رضایت همسر، زن بتواند بد حجاب در محافل عمومی ظاهر شود.

                             

پس احتمالاً شما آقای محترم نیز همانطور که به همسرت آزادی داده ای انتظار داری که خودت هم آزاد و راحت باشی! (بازی برنده- برنده است دیگر!) دوست داری هر لباسی که میخوای بپوشی، انتظار داری به هر کسی که میخواهی به راحتی نگاه کنی و با هر دختر دیگری ارتباط داشته باشی و کسی به تو چیزی نگوید، دوست داری ابرو برداری! لباس تنگ و بدن نما بپوشی، دوست داری در هر جمعی و در هر مهمانی حضور پیدا کنی و به خاطر اینکه به همسرت آزادی هایی داده ای او هم نتواند به تو چیزی بگوید، که اگر بگوید تو نیز آزادی های او را زیر سوال ببری...‍! در حالی که این آزاد گذاشتن و راحت گذاشتن نیست، این به معنی واقع کلمه گرو کشی است بر اعمال اشتباه خودت... (چرا خودمون رو گول بزنیم، بیایید کمی واقع بین باشیم و واقع گرا)

کجایند مرادنی که در زمان های نه چندان دور چنان مرادنگی می کردند که نه فقط خانواده بلکه تمام کشور به ایشان افتخار می کردند؟!؟ شما چه تفاوتی دارید با آن مردان...

                                

قبول کنید که مردانگی فقط به ریش و سیبیل نیست! هر چند ایکاش ما همین ظاهر مردانگی را حفظ می کردیم. باز به شرف کسانی که حداقل ظاهر را حفظ می کنند. در این دوره زمان ریش و سبیل (علائم ظاهری مردان) را می زنند که هیچ، بلکه خود را شبیه زنان نیز می کنند!!! (مانند ابرو تمیز کردن و ...)
حال سوالی دارم از شما آقای محترم... غیرتی که خداوند در وجودت قرار داده کجا رفته است ؟؟؟ غیرتی که خدا در وجودت قرار داده که از ناموست محافظت کنی کجا رفته است ؟ آیا فکر میکنی با نگاه به نامحرم ..پوشیدن لباسهای کوتاه ... ابرو برداشتن ... ناموست میتونه به خودش روحیه بده که آره من کسی رو دارم که غیرت داره !!! من می توانم به او تکیه کنم و اعتماد! چیزی که تو از بین برده ای ...بیدار شو...


                            

و در آخر داستانی کوتاه و جالب:

مردی به همراه همسرش(در حالی که وضع ظاهری نامناسبی داشت) در بازار در حال قدم زدن بود، ناگهان پسری به وی نزدیک شد و به مرد گفت: ببخشید آقای محترم؛ من اجازه دارم به همسر شما نگاه کنم و از ایشان لذت ببرم؟!!!

مرد ناگهان برافروخته شد و عصبانی یقه مرد جوان را گرفت و شروع به ناسزا کردن کرد و گفت این چه حرف بی خودی است که میزنی!!؟

مرد جوان در کمال آرامش و خونسردی پاسخ داد: ببخشید، فکر نمی کردم ناراحت بشید! من دیدم تمام مردانی که در بازار هستند بدون اجازه در حال نگاه کردن به همسر شما و لذت بردن هستند، من گفتم درست نیست که بی اجازه لذت ببرم و از شما اجازه گرفتم!!!

مرد نگاه معنی داری به همسرش انداخت و وی را از سر تا پا برانداز کرد و خجالت زده سرش را پایین انداخت...


و در پایان آن کسی که نیازش به نگاه است ، فارغ ز حجاب است...

************************************************

پی نوشت 1:وصیت شهید سعید زقاقی به مادرش:

  مادرم، زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن، زمان تشییع و تدفین من هم گریه نکن، فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنان ما عفت را. وقتی جامعه ما را بی‌غیرتی و بی‌حجابی فرا گرفت گریه کن که اسلام در خطر است

 

پی نوشت 2: عرض پوزش از همگی دوستان به دلیل حضور کمرنگم در این یک ماه و تشکر فراوان از همه دوستانی که در این یک ماه لطف داشتند با وجود اینکه این بلاگ به روز نمیشد باز هم زحمت کشیدند و علاوه بر بازدید نظر هم گذاشتند... ان شاالله در آینده پررنگ تر و فعال تر ظاهر خواهم شد.

یا علی مدد


لینک مرتبط: کیا این مطلب رو قبول دارن؟!!

  • مهدی دوست محمدیان

نظرات  (۲۰)

  • محمد کیوان
  • ــهــو العلیمــ

    آیه 25 سوره حدید درباره آهن سخن می گوید.

     این آیه دارای دو کد ریاضی جالب است. «الحدید» سوره 57 از قرآن کریم است و نیز جمع حروف ابجد کلمه الحدید 57 است.

     جمع حروف ابجد «حدید» به تنهایی 26 و عدد اتمی آهن نیز 26 است.
    پاسخ:
    با سلام...
    باز هم مثل همیشه عالی و زیبا
    بابت تمام نظرات و پیامهایی که در این بهم دادید ممنونم و متشکر. خیلی استفاده کردم.
    در پناه حق
    سلام....بالاخره دوباره افتتاح شد وبلاگتون.....مبارکه....
    خیلی عالی بود...امروزه انگشت اتهام همیشه سمت خانم هاست.هرچند که درمورد عفاف و حجاب وظایف خانم ها بیشتره اما این دلیل نمی شه که عملکرد آقایون را نادیده بگیریم...

    زیبا بود....موفق باشی...


    پاسخ:
    سلام علیکم!!
    سلامت باشین، به شما هم مبارک باشه به روز شدن این وبلاگ! بالاخره من و شما نداره که... ;-)
     
    کاملا درسته، دقیقا همینه که وظیفه اصلی رو در مورد رعایت حجاب و عفاف بانوان محترم بر عهده دارند و دقیقا به صورت موازی آقایون هم باید وظایف خودشون رو به بهترین نحو رعایت کنند و انجام بدن... مثل کنترل نگاه، مثل پوشش مناسب، مثل تذکر های منطقی و به جا، مثل راهنمایی کردن همسرانشون و مطلع کردن آنها از وضع جامعه و خطرات احتمالی که ممکنه با پوشش نامناسب خانومها گریبانگیرشون بشه...
    به هر حال ممنون از نظرت و خوشحالم که مورد رضایت قرار گرفت. یاعلی مدد
  • معین (پسر مجرد سابق)
  • + تعطیل می شویم!
    پاسخ:
    تو وبلاگت همه حرفامو زدم!! در هر صورت امیدوارم موفق باشی و مستدام.یاعلی مدد
  • محمد کیوان
  • ــهو الــلطیفــ


    روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است، تا من به بهار رسیده ام مادر


    « ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می‌کند و با ناراحتی بر زمین می‌گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد » (احقاف/15)

    پاسخ:
    سلام...
    بسیار تاثیرگذار و آموزنده...
    ممنون از حضور همیشگیتون...یاعلی مدد
    سلام ایام خجسته
    پاسخ:
    علیک سلام...بر شما هم مبارک و شادباش..
     سلام
    شاید ربطی با مطلب شما نداشته باشد اما.......
    *************
    تنها نجات یافته کشتی اکنون به ساحل این جزیره دورافتاده بود.
    اوهرروزبه امیدکشتی نجات ساحل وافق رابه تماشامی نشست .سرانجام خسته وناامید ازتخته پاره هاکلبه ای ساخت تاخودرااز خطرات مصون بدارد ودرآن لختی بیاساید.اماهنگامی که دراولین شب آرامش درجستجوی غذابودازدوردیدکه کلبه اش درحال سوختن است ودودی ازآن به آسمان می رود.بدترین اتفاق ممکن افتاده بود
    وهمه چیزازدست رفته بود.ازشدت خشم واندوه درجاخشکش زد.فریادزد:"خدایا!چطورراضی شدی بامن چنین کاری بکنی ؟"

    صبح روزبعد باصدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک میشد ازخواب پرید.کشتی امده بودتانجاتش دهد.مرد خسته وحیران بود.نجات دهندگان می گفتند:"خدا خواست که مادیشب آن آتشی راکه روشن کرده بودی ببینیم."
    پاسخ:
    سلام...
    به قول شما شاید ربطی به مطلب حقیر نداشت ولی بنده برای خودم یک ربط باهاش پیدا کردم و تصمیم گرفتم که حتما از این موضوع استفاده کنم برای یک مطلب...ممنون از لطفتون.یاعلی مدد
    توجـــّـه                    توجــــّه

    .:: این انقلاب باید زنده بماند ::.

    تربتــــــ بروز شــــد..
    پاسخ:
    سلام...
    مطالعه کردم مطالبشون رو. ممنون از اطلاع رسانی
    سلام فیلسوف عاشق مجهول جذاب
    منکر نظرات شما نیستم. ولی به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستید یک شمع روشن کنید. مثل خیلی از مطابتان که روشنگرانه هست.


    پاسخ:
    سلامٌ علیکم و رحمه الله و برکاته!!
    اولا ممنون بابت اون پست خوبی که تو وبلاگتون بود و یاد خاطره شد!
    دوما کاملا حرفتون رو قبول دارم و اولش هم قصد داشتم یه همچین متنی رو بنوسیم ولی به خاطره یه سری مسائل که رو دلم مونده بود نتونستم اون رو بنویسم و از روی "دل" شد این متن!!! ایشالله به سراغ شمع و چراغ و حتی چلچراغ هم میرم البته با کمک ها و راهنمایی های شما...
    ممنون و متشکر...یاعلی مدد
    سلام..به به..آقا مهدی..اول راجع به مطلبت بحرفم یا دلتنگیم برا دیدنت؟..دومی..داش بیا  پیش ما..دلتنگتیم داش مهدی..ایشالا خوشبخت باشی تو زندگیت..گلچین خوبی ها تقدیمت..

    اما در باره مطلبت:..میدونی..به نظرم این بی غیرتی میتونه نشات گرفته از بی انگیزگی نسبت به زندگی باشه..یعنی هرچقدر دو طرف تو زندگی بی انگیزه و بی هدف باشن طبعا نسبت به یکدیگه بی تفاوت و حالا بی غیرت میشن..که بی غیرتی مرد نسبت به همسرش به نظرم بزرگترین نشونه بی تفاوتیه اون به زندگیشه..و اون وقته که دامن عفت خانواده مستعد هر نوع آلودگی میشه..زیاد حرف زدم..راستی به وبلاگ شخصیم هم سر بزن..
    پاسخ:
    سلام، به به آقا حامد! یه بار اومدم وبلاگت پیغام هم گذاشتم ولی هرکاریش کردم سند نشد!!! دیگه هم وقت نکردم که واست پیغام بذارم میدونی که سرم شلوغه!!!
  • محمدصادق دهقانی
  • سلام علیکم
    پییش ما بیا....!!
    یاعلی
    پاسخ:
    چشم داداش، پیش شما هم میایم عزیز
    وفات مظهر وفا و عشق، بانوی بهشت، حضرت فاطمه معصومه تسلیت باد.

     ای فاطمه ی ثانی!
    هرکی زیارتت کنه ساکن جنت خداس
    بی بی منم بهشتی کن بهشت من امام رضاس
    مثل محرم می مونه حال وهوای ماتمت
    از پیش تو سلام میدم به مادر بی حرمت
    پاسخ:
    یا فاطمه معصومه سلام الله علیها ادرکنی
  • محمد کیوان
  • *هوالــجلیل*

    بهره گیری و لذت از زندگی در حال و نیز آینده نگری از عوامل مهم موفقیت و آرامش در زندگی است. در اکنون زندگی کردن و آینده نگری باید در برگیرنده دنیا و آخرت باشد.

     «و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره ات را از دنیا فراموش مکن و همان گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن» (قصص/77)


    پاسخ:
    دقیقا مصداق بارز کلام امیر است که می فرمایند: طوری زندگی کنید که 100 سال دیگر عمر میکنید و طوری زندگی کنید که گویی 1 ثانیه بعد خواهید مرد...!
    سلام..دیگه سرت آقا مهدی شلوغ شده وقت نمیکنه آپ کنه..آقا من از طرفش معذرت خواهی میکنم..جوونه دیگه..خامی کرد.ببخشید شما..هه هه هه
    راستی آپم..
    پاسخ:
    سلام...سرم که شلوغ هست ولی تا جایی که بتونم سعی میکنم که به روز باشم و کم کاری نکنم. چرا شما خودم از طرف خودم از همه معذرت میخوام...جوونم و جاهل حتما!!؟ ها ها ها.... اومدم پیشت....یا علی مدد

  • تقوی در دنیای مجازی
  • حق..
    اجرتون با مولا
    ..
    ب ماهم سر بزنید
  • سید معین نژادهندی
  • باید قبول کنیم دوره دوره ی اخر زمان است دوره ای که اگر چشم بصیرت نداشته باشیم پیدا کردن سره از ناسره سخت است دوره ای که نان حلال در اوردن زندگی پاک داشتن سخت است شما رک گفتی بگذار منم رک بگویم اگر ربا حرام است چرا سود بانکی را دو لپی می خوریم یه ابی هم روش باید شب و روز در این دنیا وانفسا دعا کنیم دعا برای فرج مولا و عاقبت بخیری اللهم ارزقنی شفاعه الحسین علیه السلام
  • طلبه جهادگر
  • این چند روز همش صدای پیرمرد روستایی تو گوشم می پیچه، ازپشت تلفن می گفت:
    حاج آقاچراغ مسجدمون خاموشه، حضرت زهراهم اینجا غریبن طلبه ها کی میان!؟
    دیدن عکس های ناب از جهادی طلاب و توضیحات اردوی نوروز 93 در:

    سلام دوست عزیز
    واقعا وبلاگ زیبا و پر محتوایی دارین
    خوشحال میشم به وبلاگ منم سری بزنین
    در صورت تمایل به تبادل لینک فقط کافیه که یه ندا بدی.
    با تشکر
    یا علی
    سلام علیکم
    خیلی خوب بود یه داستان واقعی رو خواستم براتون تعریف کنم
    یه روزی یه زن و شوهر با هم داشتن تو خیابون راه میرفتن خانم وضع نامناسبی داشت و ارایش کرده بود مردی از کنارش عبور کرد وگفت من رنگ رژت و نمیپسنم ممیشه برام قرمزش کنی؟شوهر این خانم ناراحت میشه و میگه این چه طرز حرف زدنه؟
    مرد میگه مگه خانمت خودشو برا امثال من درست نکرده منم گفتم این ارایششو نمیپسندم همین!!
  • سید معین نژادهندی
  • ابو بصیر نزد امام صادق ع شرفیاب شد و عرض کرد گاهی شیطان ثروت و خوش گذرانی دنیا را در نظرم جلوه می دهد حال و هوای دنیا به سرم می افتد و هوس می کنم من هم مثل اهل دنیا در عیش و رفاه باشم حضرت ع فرمودند هرگاه شیطان تو را وسوسه کرد به یاد اور قبری در پیش رو داری که در ان مفصلها و بند بند بدنت از هم جدا می شود به یاد اور که روزی دوستانت تو را در گودال قبر دفن می کنند و همگی بر می گردند و تو تنها می مانی به یاد اور که بعد از مدتی کرمها از سوراخهای بینی تو بیرون می ایند و به تدریج بدن تو را خواهند خورد این وقایع حتمی را به یاد اور تا وسوسه شیطان بر طرف شود . ابو بصیر گوید از ان بعد هر گاه به یاد سخنان امام صادق ع  می افتادم وسوسه شیطان بر طرف می شد
  • سید معین نژادهندی
  • امام صادق ع فرمودند کسی که از ترس مخارج عیال ازدواج نکند به خدا بد گمان است ..... خدا را در روزی رساندن به بندگانش عاجز دانسته است .... فروع کافی 125

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی