قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

بچه هاے کوچک با دست و پایشان بازی مے کنند
ولے دلشان مرتــّب است
و همراهشان است .

اما بزرگ ها دست و پایشان خیلے منظّــم است
ولے دلشان بازے مے کند
و همراهشان نیست .

حاج محمد اسماعیل دولابی

۱۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۰
شهریور

همین جوری بی مقدمه میگم که به یاری خدا و دوستان! و به کوری چشم دشمنان! و آنهایی که چشم دیدن ندارند و نداشتند، در مقطع کارشناسی ارشد رشته آمارِ دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شدم!!!

همسر دلسوز و مهربان نیز در همین مقطع و همین رشته در دانشگاه غیرانتفاعی علم و فرهنگ تهران پذیرفته شدند..!!!

مبارکش باشه ان شاالله...!!!

همین! گفتم بگم که نگین نگفتی...!

  • مهدی دوست محمدیان
۰۸
شهریور

عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟

دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

...

منبع محفوظ

  • مهدی دوست محمدیان
۰۴
شهریور

زیارت تو‌ِ،حج تو،مکه تو و کربلای تو فقط بذری است که می افشانی از آن به بعد اوست که باید سبزش کند ما چه می دانیم؟ شاید به صلاح ما نباشد که این بذر الآن سبز شود و باید رویش عقب بیفتد . اگر دستت رسید از شاخه آن درخت میوه بچینی بچین. نوش جانت و اگر دستت نرسید ناراحت نباش. انسان باید آن تسلم ولایت را پیدا کند و بداند همین هست و بس،نباید به اینکه چه می دهند و چه نمی دهند کاری داشت.

                                                                                                                علامه حسن زاده آملی

  • مهدی دوست محمدیان
۰۳
شهریور

بعضی از ما انسانهای آخرالزمان زده، قرآن را می خوانیم، آن هم با صوت! امّا نمی فهمیم و به دنبال فهمیدن آن هم نیستیم. به همین خاطر است که گاهی این سوال به شدت ذهنمان را درگیر می کند: «خداوند متعال که ولایت و امامت را به چهارده معصوم (علیهم السلام) بخشید، چرا در کتاب خود سخنی از آنان نگفت؟»

مسئله اینجاست که وقتی قرآن را با نگاه ائمه تفسیر و تبیین کنیم، می فهمیم که قرآن، جز درباره ی آن حضرت سخن نگفته است. حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)، فرمودند: «قرآن در چهار قسمت نازل شده است: یک چهارم درباره ما و یک چهارم درباره دشمنان ما و یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم واجبات و احکام، پس گزیده‏هاى قرآن مخصوص ماست.»

یکی از مباحث مهمی که در قرآن به آن پرداخته شده است، «مهدویت» است. آن هم نه فقط درباره ی ظهور آن حضرت، بلکه آیات متعددی درباره ی انتظار، نشانه های ظهور، نشانه های یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، هدف خداوند از برپایی حکومت عدل و دیگر موضوعات، نازل شده است.

آنچه در اینجا آورده ام، آیاتی است که به بحث «انتظار» اشاره دارد.

ایمان آورندگان به غیب

یکی از آیاتی که به منتظران اشاره دارد، آیه ی 1 تا 3، سوره ی بقره است که می فرماید: «الف، لام، میم؛ این کتابی است که در آن شکی نیست و برای متقین هدایتگر است؛ کسانی که به غیب ایمان می آورند و نماز را به  پا می دارند و از آنچه به آنها روزی کرده ایم، انفاق می کنند.»

امام صادق (علیه السلام) در تأویل این آیه فرمودند: «ایمان آورندگان به غیب، کسانی هستند که به قیام قائم (عج) ایمان آورند که حق است»

همچنین از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که در توصیف امام دوازدهم (عج) فرمودند: «...خوشا به حال کسانی که بر دوستی آنان پاینده باشند، آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خود، اوصافشان را بیان فرموده و گفته است: " آن چنان کسانی که به غیب ایمان آورند" و همچنین فرموده: «آنان حزب خدایند؛ آگاه باشید که حزب خدا غالب و پیروز است"» و در انتهای حدیث می فرمایند: «طوبی (درختی در بهشت)، برای صابران در غیبت است، طوبی برای کسانی است که بر محبت آنان استوارند...»

مژده بر صبر کنندگان!

آیه ی 155 سوره ی بقره نیز، از آیاتی است که به منتظران حضرت مهدی (عج) که در راه آن حضرت، استقامت و شکیبایی می ورزند، مژده داده است: «و قطعاً شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات می ‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را.»

در تفسیر این آیه، به نقل از امام محمد باقر (علیه السلام) آمده است که مومنان به ترس از پادشاهان، گرانی قیمت ها و کمبود اموال، تجارتهای فساد (بدون فایده)، مرگ زودرس و کمبود و بی برکتی میوه ها آزمایش می شوند اما...«...مژده بده بر صبرکنندگان با خروج مهدی (عج)»

                   

خدا منتظر است

از آیاتی که سرشار از امید است، آیه ی 20سوره ی یونس است: «و می ‏گویند چرا معجزه‏ اى از جانب پروردگارش بر او نازل نمی ‏شود بگو غیب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم.»

امام رئوف، امام رضا (علیه السلام)، فرمودند: «چه نیکوست! صبر و انتظار فرج. مگر نشنیده اید این سخن خداوند را که فرموده است "منتظِر باشید که من نیز همراه شما منتظر هستم."»

  • مهدی دوست محمدیان
۰۲
شهریور

چند روز پیش با چند نفر از دوستان درباره این موضوع که "آیا ما واقعا در آخرالزمان به سر می بریم یا خیر" بحث می کردیم، صحبت های مختلفی هم پیش آمد که تصمیم گرفتم درباره این مطلب پستی آماده کنم.


اگر از شما بپرسند به چه دلیل معتقدید که ما در آخر الزمان هستیم، شما استناد به کدام آیه و یا روایت میکنیدکه حقیقتاً از وجوه تمایز آخرالزمان با سایر دوران است؟ به نظر بنده حقیر بزرگترین وجه تمایز دوران ما و تمام ادوار طول تاریخ بشر نهفته در یک کلمه در ترسیم آخرالزمان مورد نظر آن است و آن کلمه، کلمه ی جور است
حتماً کم و بیش شنیده اید که در روایات ذکر شده است که پیش از ظهرو دنیا پُر می شود از ظلم و جور!!!
مواردی بوده مانند جنگ جهانی و یا ... که دنیا از ظلم پُر شده، اما...
هیچگاه در طول تاریخ مانند امروز دنیا از جور پر نشده است!
تفاوت ظلم با جور کلید حل معماست. ظلم مخالف کلمه عدل می باشد و هنگامی که بر ظلم لباس عدل بپوشانیم و ظلم را انجام دهیم، نام آن دیگر ظلم نیست، جور است!
یعنی شخصی به فساد دست میزند و بعد ادعا میکند که در حال اصلاح است
منکر انجام میدهد و فکر میکند معروف دارد انجام میدهد این بزرگترین فاجعه ی آخر الزمان است، البته به نظر من! و وجه تمایز دوران ما با تمام ادوار همین نکته می باشد.

در آخر الزمان مردم فوج فوج مشغول جور هستند، حتی خود ما ممکن است گرفتارش شده باشیم و ندانیم. کارهایی انجام میشود که عین منکر است و لباس معروف به تن کرده و کارهایی وجود دارد که معروف است و منکر تلقی میشود.
در طول تاریخ حیا و غیرت دو مقوله ی معروف و مطلوب در جوامع بوده است، اما الان حتی در همین مملکت خود ما به دختری که نخواهد به راحتی با نامحرم ارتباط بر قرار کند می گویند کَم رو!!! بی حیایی در فرهنگ غرب و حتی خیلی از مردم خود ما یک ارزش شده است، بی غیرتی مردان هم به همین شکل این تازه یکی از پیشه پا افتاده ترین این مصادیق است.
در آخرالزمان ابلیس گناه را تئوریزه کرده به اسم بیماری یا ....
اصلاً شک در وجود مفهومی به اسم گناه!

حضرت امام صادق (ع) هم می فرمایند:
فَإِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ لَا یَنْجُو فِیهِ مِنْ ذَوِی الدِّینِ إِلَّا مَنْ ظَنُّوا أَنَّهُ أَبْلَهُ وَ صَبَّرَ نَفْسَهُ عَلَى أَنْ یُقَالَ [لَهُ‏] إِنَّهُ أَبْلَهُ لَا عَقْلَ لَهُ‏
همانا زمانى براى شما پیش آید که از دینداران نجات نیابد، جز آنکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم آماده باشد و تحمل کند که به او گویند ابله و بی عقل است.

کار به جایی می رسد که کسی که می خواهد دین دار باشد و مطیع امر خدا باشد به او می گویند بی عقل
می گوید دروغ نباید گفت، پول شبهه ناک نباید خورد
می گویند دیوانه است
می گوییم این وام ها با این درصد های عجیب و غریب اگر حرام قطعی نباشد حداقل شبهه ناک است
می گویند بدبخت بدون این وام ها چه جور می خواهی خونه بخری و یا ازدواج کنی یا ...
خلاصه می گویند همانکه امام صادق (ع) فرمودند
و این همه گیر شدن و پُر شدن جور و ظلمی که لباس عدل پوشیده و منکری که معروف شده است از مهمترین ویژگیهای این تمدن آخرالزمانی ما هست!!!

  • مهدی دوست محمدیان
۰۱
شهریور

بزرگی از یکی از دوستان امام زمان پرسید: چگونه میتوان به امام زمان نزدیک شد؟
قبل از اینکه پاسخ این سوال را تقدیم کنم ذکر مقدمه ی کوچکی لازم است. در آیه 193 سوره مبارکه آل عمران آمده است:
رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ
پروردگارا ما شنیدیم که دعوتگرى به ایمان فرا مى ‏خواند که به پروردگار خود ایمان آورید پس ایمان آوردیم پروردگارا گناهان ما را بیامرز و بدیهاى ما را بزداى و ما را همراه با ابرار بمیران
در ابتدا باید دید که این منادیان دعوتگر به ایمان که همان ابرار هستند و ما آرزو داریم با آنها باشیم و در رکابشان بمیریم چه کسانی هستند! برای پاسخ به این سوال می توان از دعای شریفه جامعه کبیره استفاده کرد. در فرازی از این دعا آمده است:
السَّلَامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ وَ الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ ...
سلام بر پیشوایان خلق که دعوتگران بسوى خدا و رهنمایان به سوی رضای خدا...
پس می توان نتیجه گرفت که ابرار 14 معصوم هستند که آرزوی ما بودن با آنها و شهادت در رکابشان است
حال چگونه این بودن با ابرار نصیب ما میشود؟! پاسخ این سوال را نیز خداوند در آیه 92 همان سوره یعنی سوره آل­عمران آورده است.
لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ...
هرگز به بِرّ نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید ...


حال با توجه به مطالب عنوان شده، چند نکته به ذهن انسان خطور میکند!
1.  لن در اول آیه شریف یعنی امکان ندارد و محال است و راه دیگری جز این نیست!
وقتی که بعد از آن حتی می آید می خواهد بفهماند که یگانه راه رسیدن به بِرّ (امام زمان علیه السلام) این هست که آن چیزهایی رو انسان دوست دارد باید بدهد برای رضای خدا!!!

2. انفاق فقط مالی نیست و چیزهای مادی که ما دوست داریم رو شامل نمیشه ،بسیار بسیار گسترده تر است
مهم اینه که این چیزی که بهش انس و علاقه داریم رو برای خدا بدییم بره.مثل حضرت ابراهیم که اسماعیلش رو داد، مثل امام حسین که محبوب ترین هاشون (آقا علی اکبر) رو تقدیم خدا کردند، و مثل....


3. برای رو سیاه هایی مثل من و در اندازه من ممکنه حتی این محبوب من یک چیز مذموم هم باشه در نظر خدا اون رو باید بدیم بره، مثلاً خدایی نکرده ما انس گرفتیم و علاقه داریم به بعضی از گناهان
مثلاً چشممون انس گرفته به بعضی نگاه های حرام باید بدیم بره برای رضای خدا اگرکه قصد داریم به امام زمان برسیم
مثلاً گوشمون انس گرفته به بعضی آهنگها و اصوات حرام که باید بدیم بره برای رضای خدا اگر میخواهیم به امام زمان

برسیم
مثلاً زبانمان انس گرفته با مجالس شب نشینی ای که توش غیبت عالم و آدم رو میکنیم و باید بدیم بره برای رضای خدا و امام زمان

مثلاً از کربلا که اومدم یک کیف خریده بودم خیلی سبک و خوب و کوچیک بود، خیلی خوشم میومد، مادر بزرگوار تا دیدن گفتن چه کیف خوبی کاش برای من هم میگرفتی، (ما هم که تحت جو بودیم) یعنی جوگیر شده بودیم و یاد این آیه افتادیم و دادیم رفت اون کیفی رو که خیلی خوشمون میومد برای رضای خدا و نزدیک شدن به امام زمان!!!
یا مثلاً پوریای ولی آبرویش و اعتبارش را برای رضای خدا از دست داد...!!
اما یه نکته ی لطیف
آقا ابالفضل بالاترین ویژگیشون سلحشوری و شجاعتشان بود، و آقا امام حسین همین را از ابالفضلش گرفت و نگذاشت در روز عاشورا بروز و ظهور کند!!! ابالفضل لحظه شماری میکرد برای تکه تکه کردن سپاه عمر سعد و نشان دادن صولت حیدری اش و انتقام عزیزانش اما امام حسین به عنوان امام وظیفه دارد تا مأموم خود را به بالاترین مرتبه ای که در ظرفیت شخص هست برساند. و به چنان مقامی رساند ابالفضلش را که تمام شهدای عالم از حبوط آدم تا قیام قیامت به مقامش غبطه میخورند.


امام حسین (ع) نگذاشتند که این شجاعت و سلحشوری عباسش بروز کند و همین را از عباسش گرفت تا به نهایت مرتبه ای که لیاقتش را داشت برساند عباسش را، وقتی عباس اذن نبرد طلبید، فرمودند عباس جان آب بیاور!!! و با اینکه این برای عباس بن حیدر کرار بسیار بسیار گران بود، سخت به گوش جان پذیرفت و با هدف آوردن آب و نه نبرد و تکه تکه کردن لشگر کفر به سمت شریعه ی فرات رفت و تمام همتش را صرف سالم نگاه داشتن مشک کرد و نه تکه تکه کردن آن حرام زادگان و حرام خواراران و نبرد با ایشان.
حال باید ببینیم مما تحبون ما چیست و چه چیز محبوبمان است، همان را باید بدهیم برای رضای خدا

آنقدر این تعلقات را باید داد تا دیگر متعلقی باقی نماند و منی باقی نماند و همه یکسر در قلبمان حضرت دوست بماند و محبوبین حضرت دوست


منتظر واقعی به قول آن دوست امام زمان(عج) کسی است که راضی باشد به این که امام به او بگوید اگر تو نباشی ما می آییم و باید حاضر باشد که  هر چه در نظرش محبوب است و حتی عزیزانش و حتی جان شیرینش را در راه محبوب بدهد!!!


  • مهدی دوست محمدیان