قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

بچه هاے کوچک با دست و پایشان بازی مے کنند
ولے دلشان مرتــّب است
و همراهشان است .

اما بزرگ ها دست و پایشان خیلے منظّــم است
ولے دلشان بازے مے کند
و همراهشان نیست .

حاج محمد اسماعیل دولابی

۲۳
مهر

با توجه به فرمایشات جدید جناب نتانیاهو:


همه شلوار جیناشون رو بگیرین بالا، نتانیاهو ببینه.

گفته مردم تو ایران اگه آزاد بشن شلوار جین می کنن پاشون!!!
من به شخصه چند تا آزادی دم پا گشاد و چند تا کلاسیک و چند تا بگی قدیمی و یه آزادی سنگ شور دارم. می خوام بفرستم برا دفترش به عنوان سندِ آزادیم. تازه هوووووی! نتانیاهوو خبر نداری ما اینجا یه گوشی هایی داریم راحت از جیب شلوار جینمون در میاد که من خودم یکیشو دارم و خیلی راحت از جیبم در میاد, برو از خدا بترس

یه بنده خدا هم روی صفحه نتانیاهو نوشته: ما تو ایران مشکل جین نداریم ولی رانی که میخوریم، یه تیکه میوه تهش گیر میکنه که نمیشه خورد این رو پیگیری کن بی زحمت! (اینو راست میگه واقعا!!!)



  • مهدی دوست محمدیان
۲۳
مهر

در روایات آمده، تعداد یاران حضرت مهدی که به "حکام الله فی ارضه" مشهورند، 313 نفر و به تعداد رزمندگان جنگ بدر است. این بزرگواران چون ندای آن حضرت را می شنوند به سرعت به مکه رفته و گرد حضرت حلقه می زنند، اما پیش از بیعت با آن امام، برای اینکه به یقیین کامل برسند موقتاً از حضور حضرت(عج) مرخص شده و سرتاسر زمین را چون باد طی می کنند تا به چشم خود ببینند و اطمینان کامل پیدا کنند که در آن لحظه درهیچ کجای دیگری از زمین حجتی نیست!

اینجا سوالی برای اذهان ایجاد می گردد که: مگر صحابه حضرت علیه السلام قدرت تشخیص ندارند که دست به چنین کاری زده و قبل از بیعت خودشان شخصاً سرتاسر زمین را جستجو می نمایند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که در اینجا بازهم مسئله به مکر ابلیس-دجال برمی گردد! مکر و نیرنگی که کوه را ازجای خود برمی کند! پس این نکته آنچنان عجیب هم نیست که یاران آن حضرت خود شخصاً بررسی کرده تا اطمینان کامل پیدا نمایند که فرد ندا دهنده، حضرت مهدی (عج) است. تا مبادا خدعه و نیرنگی دیگر از جانب ابلیس-دجال باشد!

در روایات داریم که: در آخرالزمان 60 پیامبر و 12 امام دروغین خروج کرده و مدعی می شوند!!!

و این نکته مهم نباید فراموش شود که:

در زمان حکومت فتنه و نیرنگ(یعنی زمان دولت ابلیس-دجال ملعون) فساد و تباهی،دروغ و ریاکاری، جعل و سیاهکاری آنچنان عالم گسترمی شود که مردم ناگزیرند همه چیز را دروغ پندارند، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود!


  • مهدی دوست محمدیان
۱۹
مهر

یکی از علائمی که در زمره علامات حتمی ظهور است به صیحه(یا بانگ جبرئیل) معروف است. صیحه که در حقیقت بانگ جبرئیل علیه السلام برای تائید حقانیت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آستانه ظهور آن بزرگوارست، خود دلالت بر مکر قوی شیطان دارد! در روایات متعدد آمده که در شب جمعه ای که مصادف با شب بیست و سوم از ماه مبارک رمضان خواهد بود، جبرئیل به نزدیکی زمین آمده و از فراز آسمان ندا می دهد که :"حق با مهدی علیه السلام  و یاران اوست." صیحه آنچنان رسا و عالم گیر است که هرکس و در هرکجا می تواند آنرا بشنود! حال سوالی که در اینجا به ذهن متبادر می شود اینست که: چه نیازی به صیحه جبرئیل است؟ مگر مردم خود نمی توانند حق و باطل را از هم تمیز داده و حضرت مهدی علیه السلام و یارانش را به عنوان سپاه حق شناسائی نمایند؟ مشکل همین جاست! و نکته مهم در همین فراز است! آن ملعون آنچنان زیرکانه در خلعت حق فرو می رود و ایفای نقش می کند که شبه و تردید در میان خلایق به حداکثر می رسد و به همین دلیل است که خدای تعالی جبرئیل را به مدد و یاری حق  می فرستد تا صیحه او چون مهر تائیدی باشد بر حقانیت حضرت صاحب الزمان علیه السلام.

اما یاذالعجب که آن لعنت الله علیه(شیطان)در آن زمان هم بیکار نمی نشیند و ساعاتی پس از صیحه جبرئیل علیه السلام(در عصر همان روز جمعه) به حیلت و نیرنگی از زمین بسوی آسمان فریاد و بانگی طنین انداز می کند که حق با فلانی(نام یکی از پیروانش را می برد) و یاران اوست!

و دراینجاست که باز عده ای از مردم دچار شک و تردید می شوند!

شخصی از امام جعفر صادق علیه السلام سوال می کند که:

 در آن هنگام تکلیف مردم سرگشته و حیران شده چیست؟

امام علیه السلام می فرمایند: باید به کسانی رجوع کنند که احادیث ما را می شناسند و آنرا برای مردم روایت می کنند!

و البته بدیهیست هرآنکس که پیش از علنی شدن فتنه ابلیس-دجال، روایات مربوط به آخرالزمان را بخواند و بداند، انشاالله گرفتار شک و شبه نخواهدشد!

اللهم عجل لولیک الفرج...

  • مهدی دوست محمدیان
۱۷
مهر

             


میگویی دلم پاک است ....
میگویم خواهرم از دل پاک عمل پاک هم برمی آید ....
میگویی من هم عفیف هستم ....
میگویم خواهرم تو مرتبه ای از عفت را داری ؛ مثلا اینقدر عفت داری که تن فروشی نکنی ،زنا نکنی اما زنای چشم چطور؟ با مرتبه کامل عفت کمی فاصله داری....
میگویی خب پسرها چرا جلوی نگاهشان را نمیگیرند؟
میگویم راست میگویی خواهرم ...

برادرم! با آزاد گذاشتن نگاه و اعتنا به جلب توجهات ، دلیل بی حجابی خواهرت نشو



اما خواهرم!

در این رگبار سهمگین نگاه, چتر حجاب را فراموش مکن...

...

..

.

منبع محفوظ




  • مهدی دوست محمدیان
۰۹
مهر

خش خش...


صدای پای خزان است، یک نفر


در را به روی حضرت پاییز وا کند



                         



پائیز می رسد که مرا مبتلا کند...


پ.ن: دل بسته ام به پائیز
شاید
دوباره
سر ِ مهر بیایی

...

..

.

متی ترانا و نراک...

  • مهدی دوست محمدیان
۳۱
شهریور

در این پست قصد دارم مطلبی در رابطه با آرماگدون و مسائل مربوط به آن بنویسم، امیدوارم که صرفا جهت افزایش اطلاعات عمومی و دانش پیرامون آخرالزمان کاربرد داشته باشد.

در اولین قدم باید دانست که "آرماگدون" یعنی چه و این واژه به چه معناست؟

آرماگدون به معنی نبرد بین خیر و شر در آخرالزمان تفسیر شده است در فرهنگ لغات و واژگان اینچنین آمده است:

Armageddon : (esp. in the Bible) great battle causing terrible destruction and bringing the end of the world

(لغتی در انجیل) نبردی بزرگ که باعث ویرانی دهشتناک و سرآغازی بر پایان دنیاست!!

و این بدان معناست که ابلیس می خواهد با جنگ آغاز کند!اگرچه اشاره شده که اساس این سخن انجیل است اما با احترام ویژه برای این کتاب الهی و تمامی مسیحیون، باید گفت این خدعه ابلیس است که در انجیل وارد شده است! چون اگر چنین چیزی صحیح بود، می بایست لااقل در تورات یا قرآن نیز بدان مختصر اشاره ای می شد!

اما خاستگاه این لغت از کجاست؟

آرماگدون یعنی: آر + ماگدون / (Ar+mageddon)  ،که در اصل کلماتی عبری (یا عبرانی) است به معنای  ار    (به کسر الف) = دره

و  مجیدون  که نام کوهی در فلسطین(اسرائیل) است! یعنی "دره کوه مجیدون" !

و از آنجائیکه ابلیس-دجال بنا دارد که این نبرد ویرانگر را از آن مکان آغاز نماید، لذا نام آرماگدون را برای آن انتخاب کرده است! و چنانچه بتواند این حیله خود را با موفقیت به انجام برساند بازهم برای او همچون برگ برنده دیگریست برعلیه بشریت!

یکی از گروههائی که معتقد به آرماگدون هستند، مسیحیون افراطی پیرو کلیسای اونگلیک یا اوانجلیس می باشند.گروه کثیری از این مردم در آمریکای شمالی و مرکزی زندگی می کنند. آنهاکه به نظر از ابلیس بازی خورده و بر سر این عقیده باطل بازیچه او قرارگرفته اند،چنین باور دارند:

برای مقدمات آرماگدون لازم است تا عیسی(ع) از آسمان فرود آید! و عیسی(ع) فرود نمی آید مگر آنکه خون(بیگناه)ریخته شود!! و این ریختن خون (یاقربانی) باید در مسجدالاقصی و طی مناسک خاصی انجام شود!

استدلال آنها درباره این موضوع، یعنی  "ریختن خون برای ظهور مسیح"،  اینست که آنها می گویند آنقدر باید خون(بخصوص خون بیگناه) ریخته شود تا سبب برانگیخته شدن خشم عیسی(ع) گردد تا او از آسمانها فرود آمده و ظلم و ستم را سرکوب نماید! اما از طرفی هم می گویند که در این خون بازی و جنایت دستان ما نباید آلوده گردند! از این روست که آنها سالهاست که چاقو را بدست اسرائیل داده اند تا این خون را او برای آنها بریزد! و این شاید یکی از دلایلی باشد که آنها همیشه از دستکش های سفید استفاده می کنند(یکی از علائم مشهور فراماسون ها) و بدین معناست که دستان ما پاک است و آلوده به جرم و جنایات نیست!

برای همین است که شما سالیان سال است می بینید آنها حمایت ویژه ای از اسرائیل می نمایند و انواع و اقسام تسهیلات و تمهیدات را برای آنها فراهم می کنند تا دست به کشتار بی رحمانه مردم بدبخت فلسطین بزند! طبق باور آنها این شرارتهای اسرائیل لازمه ظهور عیسی است!

 آرماگدون و تسویه حساب!

بحث آرماگدون بسیار پیچیده و گیج کننده است! دلیل آنهم اینست که چون خدعه ای از سوی ابلیس است همچون یک کلاف پیچیده، درهم و گره خورده است.شاید خود این بنده حقیر با همین قلم ناتوانم بتوانم یک مقاله چند برگی راجع به آن بنویسم!

اما آنچه که پر واضح است اینست که نبردیست که حتماً یک سر آن ابلیس است! اما اینکه ابلیس واقعاً با چه گروهی  می جنگد، خود بحث فراوانی دارد. اما با توجه به یکی از روایات مربوط به آخرالزمان که از شیخ مفید علیه الرحمه به ما رسیده است، این چنین گمان می رود که طرف ابلیس دول قدرتمند باشند! روایتی به نقل از ارشاد مفید که می گوید: "در آخرالزمان کشورهای عقب مانده بر کشورهای ثروتمند و زورمند غلبه می کنند!"

نباید از نظر دور داشت که:  هدف اصلی شیطان که همانا "نابودی بشر" است ایجاب می کند که در این رهگذار، او گاهی با گرگها باشد و پاره ای از اوقات هم با گوسفندان!

بدیهیست که ابلیس-دجال تا پیش از ظهورش، برای پیشبرد اهداف و مقاصدش در روی زمین، از اربابان زور و ثروت (یافراماسونها) استفاده های فراوان برد! مقاصدی که در راس آنها این 3 هدف عمده قرارداشت:

1- گرفتاری معیشتی اکثریت مردم.  2- فقر علمی و اطلاعاتی عامه مردم. 3- تخریب و صدمه زدن به زمین به شکلی نامحسوس.

اما پس از ظهور ابلیس-دجال وضعیت کاملاً متفاوت و برعکس خواهدشد!آیا شما فکر می کنید که ابلیس-دجال پس از ظهورش دیگر نیازی به اربابان جهان دارد؟ مسلماً نه. برای اینکه او به اهدافش رسیده و پس از فرود آمدن بر روی زمین دیگر خودش به نوعی ارباب تلقی می شود.پس قاعدتاً نیازی به زورمندان و اربابان سلطه جوی جهان که روزگارانی در حکم رفقای دیرنه اش بودند،نخواهد داشت! و از آنجائیکه او همواره نیاز به دوستان و همراهانی دارد،ناگزیر است که برای پر کردن این خلا،به دنبال رفقای جدیدی باشد!

"توده ها"! این نام رفقای جدید ابلیس-دجال خواهدبود!!

و به اعتقاد ابلیس-دجال: برای تسویه حساب با زورمندان جهان، هیچ زمانی برای"توده ها"،بهتر از الان نیست! و این سر آغازی خواهد بود بر نبردی سهمگین و جنگی ویرانگر به نام آرماگدون! دلیل آن هم این است که زورمندان جهان هرگز قافیه را به راحتی به اربابشان واگذار نمی کنند و به سادگی این بازی را به او نمی بازند. چون اولاً اگرچه آنها در اقلیت هستند اما از قدرت، توانائی، امکانات و تکنولوژی بالائی برخوردارند. و ثانیاً آنها خود دست پرورده و از شاگردان برجسته مکتب ابلیس هستند!

و چیزی که مسلم است اینکه اگر چنین تراژدی رخ بدهد و آرماگدونی اتفاق بیافتد، جنگی عظیم با پیامدهای بسیار ناگوار خواهد بود!و فجایع دهشتناکی را برای بشریت در پی خواهدداشت!

پ.ن: در زیر چند حدیث که نقل از کتاب امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور نوشته آیت الله سید محمدکاظم قزوینی رحمة الله علیه آورده شده که ذکر آن خالی از لطف نیست.

 "...در منابع و کتابهائی که در دست من بود، هیچ نام و یادی از سومین جنگ جهانی به صراحت به میان نیامده است. اما روایات متعددی رسیده است که به صراحت از نابودی مردم بوسیله گرسنگی و قحطی و بیماری و قتل و کشتار خبر می دهد...

بهتر است برخی از آن روایات را بیاوریم تا بنگریم که از آنها چه پیامی دریافت می گردد.

1-از امیر مومنان علیه السلام آورده اند که فرمود:

مهدی ظهور نمی کند تا اینکه ثلث مردم کشته شوند،ثلث آنان بمیرند و ثلث باقی بمانند.

2-و نیز از آن حضرت آورده اند که فرمود:

 پیش از ظهور مهدی مرگ سرخ و سفید خواهد بود. اما مرگ سرخ عبارت از جنگ است و مرگ سفید بلای دهشتناک.

3-از امام صادق آورده اند که فرمود:

            ظهور مهدی فرا نخواهد رسید تا اینکه 3/2 انسانها از میان بروند.

سوال شد: "بنابرین دیگر چه می ماند؟"

آن حضرت فرمود: "آیا راضی نمی شوید که شما 3/1 باقی مانده باشید؟"

4-و همچنین آورده اند که فرمود:

 پیش از آمدن قائم علیه السلام دو مرگ گسترده خواهد بود:مرگ سرخ و مرگ سفید، تا از هفت بخش انسانها،پنج بخش آن از میان برود..."
  • مهدی دوست محمدیان
۲۶
شهریور

بخشی از راه‌های مبارزه با آسیب‌های فرهنگ مهدویّت

حال که با برخی از آسیب‌های فرهنگ مهدوی آشنا شدیم، به بعضی از راه‌های مبارزه با آن‌ها نیز اشاره می‌کنم:

1.  مهم‌ترین و اصلی‌ترین راه مبارزه، حساسیت علما و اندیشمندان در برابـر ورود خرافات و مبارزه‌ی جدی، به موقع و مؤثر با این آسیب‌هاست. وظیفه ای که در این برهه از زمان به گردن هریک از شیعیان علی الخصوص اندیشمندان و علماست، اینست که در مباحث مهدویت و مسئله ظهور مطالعه و تحقیق داشته باشند و واقعیت ها را در اختیار عموم شیعیان قرار دهند تا با بالا رفتن سطح دانش عموم مردم، شرایط برای ظهور حضرت هرچه سریعتر فراهم گردد.

2. آشنایی با دین و سیره‌ی اهل‌بیت علیهم‌السّلام، در بسیاری از انحرافات انسان را بیمه می‌کند.

3. یافتن علم و بصیرت در حوزه‌ی سیاست، دشمن‌شناسی و باخبری از آن‌چه در عرصه‌ی سیاست و جامعه رخ می‌نماید، دست پنهان استکبار و سیاست‌بازان را در ایجاد فرقه‌ها و گروه‌های منحرف و ... در جامعه‌ی اسلامی آشکار می‌کند.

4. گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی و پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی از منظر فرهنگ انتظار.

5. زدودن مطالب ضعیف و باورهای نادرست با ژرف‌اندیشی و احاطه‌ی کافی بر معارف مهدوی.

6.  و ... هزاران راهی که می توان انجام داد تا دل امام زمان (عج) شاد گردد.

...

..

.

اللهم عجل لولیک الفرج


           به انتظار ننشینیم             به انتظار بایستیم

  • مهدی دوست محمدیان
۲۴
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


6.  تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق خاص

آسیبی که پیوسته بعد از غیبت امام (عج) وجود داشته است، مطابقت دادن نشانه‌های ظهور بر وضعیت هر زمان بوده است، به این معنا که عده‌ای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آن‌ها را به افراد یا حوادثی خاص تطبیق می‌دهند. اما آن‌چه آسیب و آفت است، مطالب و ادعاهایی است که این افراد با خواندن یک یا دو روایت، بدون تشخیص صحیح بودن آن‌ها و بدون بررسی آیات و روایات دیگر، مطرح می‌کنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر می‌پردازند.

گاهی انسان در جلساتی شرکت می‌کند که ساعت‌ها پیرامون حضرت صحبت می‌کنند اما سرگرم تطبیق شرایط بوده‌اند. برای مثال شخصیت سفیانی که از علایم حتمی ظهور است را به مردی خاص در فلان منطقه تفسیر کرده‌اند و یا درباره‌ی سید حسنی (نفس زکیه) یکی دیگر از علایم حتمی ظهور، تحلیل‌های بی‌دلیلی مطرح شده است و افراد خاصی را بر آن تطبیق داده‌اند و بسیاری نمونه‌های دیگر که تطبیق نادرست علایم غیر حتمی بر جریانات موجود در جامعه‌ی کنونی است.

به هر حال در روایات رسیده از ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام مطالبی در مورد نشانه‌های ظهور مطرح شده که بر فرض صحت آن‌ها، تطبیقشان بر حوادث و جریاناتی که در هر زمان رخ می‌دهد صحیح نیست چون پیامدهای ناگوار زیادی در پی دارد که به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌شود:

الف) ناامیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور

ب) بی‌اعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور به دلیل عدم تحقّق تطبیق‌های مطرح شده

ج) استهزا و تکذیب باور مهدویّت در نتیجه‌ی محقق نشدن ظهور

د) شک و تردید در اصل ظهور و روایات پیرامون آن

تبیین و روشنگری، تکذیب انحرافات و کار کارشناسی در مورد علایم و ویژگی‌ها توسط علما از راه‌های مبارزه با این آسیب جدّی است.

7. ملاقات‌گرایی

از آسیب‌هایی که در عصر غیبت برای منتظران رخ می‌نماید، مدعیانی هستند که بی‌دلیل یا به بهانه‌ی ساده‌ترین اتفاق، ادعای ملاقات می‌کنند یا کسانی که تمام وظیفه‌ی خویش را دیدار حضرت می‌پندارند و از وظایف اصلی خود غافل شده و افراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه‌ی منتظر، فرا می‌خوانند، در صورتی که آن‌چه در عصر غیبت مهم است توجه به دغدغه امام و عمل کردن به وظایف یک منتظر واقعی است. بنابراین باید دانست که رسالت حضرت چیست و از منتظران خود چه انتظاری دارند. با استناد به روایات معتبر، مسلّم است که؛ امام از لحظه‌ی تولد برای ظهور خود دعا می‌کرده‌اند و رسالت ایشان در همه حال برنامه‌ریزی برای ظهور است و در هیچ جا ملاقات را از ما نخواسته‌اند، لذا دغدغه‌ی ما نیز باید ظهور و مهیا کردن زمینه‌های آن باشد.

اگر چه دیدار امر مطلوبی است اما ویژگی منتظران واقعی امام برای دستیابی به رضایت ایشان، ادای وظایفی است که برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند و تأکید زیاد بر دیدار حضرت، (در اثر موفق نشدن به دیدار) باعث یأس و ناامیدی و تکذیب باور مهدویّت می‌گردد.

جناب آقای قرائتی نقل می‌کردند که:

در حرم امام رضا علیه‌السّلام مشغول زیارت بودم، یکی از بزرگان دست بـر شانه‌ام گذاشت و گفت: «پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم هرگاه سلمان را می‌دیدند، لذّت می‌بردند، امیرالمؤمنین علیه‌السّلام نیز مالک را که می‌دیدند لبخند بر لبانشان نقش می‌بست، آیا شما هم به گونه‌ای شده‌اید که امام زمان (عج) شما را می‌بینند، لبخند بزنند و راضی باشند...؟»


...

..

.

ادامه دارد ان شاالله...

  • مهدی دوست محمدیان
۲۲
شهریور

اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمین! دل جدا ز یاد تو آشیانه اى خراب وبى صفاست یاد سبز وروح بخش تو یاد لطف بى نهایت خداست کوچه باغ سینه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نیست کیست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟

اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار یک نسیم روح بخش یک پیام آشنا ودلنواز سینه را گشوده اند. کوچه هاى ما همیشه عاشق تو بوده اند.

اى کبوتر دلم هوایى محبتت! سینه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سینه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نیازمند مرهم است.

صبحگاه جمعه ها آفتاب یاد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتیاق ونغمه امید با دلى سفید خواب رفته است روز را به شوق دیدنت شروع مى کند اى تو معنى امید وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در میان خنده ها وگریه هاى عاشقان پیش عصمت الهى ات خضوع مى کنند.

                         



چه بی خیال نشستیم!!

نه کوششی نه وفایی

فقط نشته و گفتیم، خدا کند که بیایی!



  • مهدی دوست محمدیان
۲۰
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


4.  تعجیل و شتابزدگی

یکی دیگر از آسیب‌ها، عجله داشتن در تحقّق امر ظهور است. شتاب‌زدگی یا استعجال به معنی خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و قبل از تحقّق زمینه‌های لازم برای آن است. منشأ تعجیل در ظهور این است که شخص عجول نمی‌داند ظهور از سنت‌های الهی است و مانند همه‌ی سنت‌ها باید پس از تحقّق همه‌ی شرایط و زمینه‌ها، صورت گیرد بنابراین برای وقوع آن عجله می‌کند. در حالی‌که شتاب‌زدگی در این امر در روایات ما بسیار نکوهش شده‌است:امام جواد علیه‌السّلام می‌فرمایند: «[در دوره‌ی غیبت]، شتاب‌زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند و اهل تسلیم نجات می‌یابند.»

گرچه نزدیک شمردن ظهور، مهیای ظهور بودن و کوشش برای زمینه‌سازی ظهور، بسیار مفید و پر ثمر است، اما نباید در این راه شتاب‌زده بود. شتاب‌زدگی حاکی از درک نکردن حکمت و مصلحت خدا در این زمینه است و پیامدهای گوناگونی دارد که به چند مورد اشاره می‌گردد:

الف.     ناشکری و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی،

ب.      رویکرد به منحرفان و مدّعیان دروغین مهدویّت،

ج.      یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقّق ظهور،

د.      استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور،

ه.      شک و تردید.

تعجیل یکی از آفت‌ها و آسیب‌هایی است که فراروی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه‌ی مقابل نیز دچار آسیب شده‌اند که آن دور شمردن وقت ظهور است و نتیجه‌ی آن، بی‌اعتنایی و قساوت قلب است. در روایتی آمده است که «پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان می‌شوید و آن را دور نشمارید که دلتان دچار قساوت می‌شود.»

5.  تعیین وقت برای ظهور

یکی دیگر از آسیب‌ها تعیین وقت برای ظهور است؛ اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت علیه‌السّلام پدیده‌ی مبارکی است؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین منجر گردد، جای تأمل بسیار دارد زیرا بر اساس برخی روایات نقل شده از ائمه علیهم‌السّلام هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان ظهور آگاهی ندارد و از این رو تعیین وقت برای ظهور (توقیت) جایز نیست و حکمت الهی بر این است که وقت ظهور آن حضرت بر بندگان مخفی بماند، لذا احدی نمی‌تواند زمانی برای ظهور تعیین کند.

فضیل بن یسار از امام باقر علیه‌السّلام پرسید:«هَل لفهذا الامر وقتٌ؟ فقال: کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون»؛ «آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمودند: آنان که وقتی برای آن تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند.»

همچنین در روایتی دیگر امام باقر علیه‌السّلام خطاب به محمّد بن مسلم فرموده‌اند:

«ای محمّد، هر کس برای تو خبری از ما درباره‌ی تعیین وقت ظهور نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما (اهل‌بیت) برای هیچ کس وقت (ظهور) را تعیین نکرده‌ایم.»

و نیز در توقیعی که از ناحیه‌ی مقدسه صاحب‌الزمان علیه‌السّلام در پاسخ به پرسش‌های اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین می‌خوانیم:

«و أمّا ظهورفالفرج فإنّـه إلی الله، تعالی ذفکرفهف، وَ کَذَبَ الوقّاتون»؛  «و اما آشکار شدن فرج، به اراده‌ی خداوند است و آنان که (برای ظهور) وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند.»

با این حال بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه برای ظهور وقت تعیین می‌کنند که کم‌ترین اثر آن احساس یأس و ناامیدی برای کسانی است که این وعده‌های دروغین را باور کرده‌اند ولی خلاف آن را دیده‌اند.

بنابراین منتظران واقعی باید خود را از دام شیّادان و نیز نادانان حفظ کنند و درباره‌ی زمان ظهور تنها منتظر اراده‌ی پروردگار باشند. رسول خدا (ص) نیز در مورد زمان ظهور که همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره است، فرموده‌اند:

«ظهور او (قائم علیه‌السّلام) مانند قیامت است. تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد، آشکارش می‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است و جز به ناگهان بر شما نیاید.»

البته این نکته هم قابل ذکر است که با توجه به روایات متعددی که عنوان شده می توان علائم و ویژیگی های نزدیک شدن ظهور را بررسی نمود و آنها را به جهت آمادگی هر چه بیشتر مسلمانان و شیعیان تبلیغ کرد تا شیعیان این نکته را درک کنند که زمان ظهور به امید خدا هر لحظه نزدیک و نزدیکتر می شود ولی هیچگاه نمی توان گفت که در فلان سال یا فلان تاریخ امام زمان (عج) ظهور می کنند.

این دسته از روایات از یک سو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده‌ی ظهور حجّت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه‌ی کسانی است که در پی تعیین وقت برای ظهورند.

...

..

.

ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله...

  • مهدی دوست محمدیان