قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

به خدا قسم تو می آمدی اگر اعمالمان همچون حرف هایمان اینقدر زیبا بود...

قنبرِ مولا...

بچه هاے کوچک با دست و پایشان بازی مے کنند
ولے دلشان مرتــّب است
و همراهشان است .

اما بزرگ ها دست و پایشان خیلے منظّــم است
ولے دلشان بازے مے کند
و همراهشان نیست .

حاج محمد اسماعیل دولابی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسیب شناسی معارف مهدویت» ثبت شده است

۲۰
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


4.  تعجیل و شتابزدگی

یکی دیگر از آسیب‌ها، عجله داشتن در تحقّق امر ظهور است. شتاب‌زدگی یا استعجال به معنی خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و قبل از تحقّق زمینه‌های لازم برای آن است. منشأ تعجیل در ظهور این است که شخص عجول نمی‌داند ظهور از سنت‌های الهی است و مانند همه‌ی سنت‌ها باید پس از تحقّق همه‌ی شرایط و زمینه‌ها، صورت گیرد بنابراین برای وقوع آن عجله می‌کند. در حالی‌که شتاب‌زدگی در این امر در روایات ما بسیار نکوهش شده‌است:امام جواد علیه‌السّلام می‌فرمایند: «[در دوره‌ی غیبت]، شتاب‌زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند و اهل تسلیم نجات می‌یابند.»

گرچه نزدیک شمردن ظهور، مهیای ظهور بودن و کوشش برای زمینه‌سازی ظهور، بسیار مفید و پر ثمر است، اما نباید در این راه شتاب‌زده بود. شتاب‌زدگی حاکی از درک نکردن حکمت و مصلحت خدا در این زمینه است و پیامدهای گوناگونی دارد که به چند مورد اشاره می‌گردد:

الف.     ناشکری و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی،

ب.      رویکرد به منحرفان و مدّعیان دروغین مهدویّت،

ج.      یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقّق ظهور،

د.      استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور،

ه.      شک و تردید.

تعجیل یکی از آفت‌ها و آسیب‌هایی است که فراروی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه‌ی مقابل نیز دچار آسیب شده‌اند که آن دور شمردن وقت ظهور است و نتیجه‌ی آن، بی‌اعتنایی و قساوت قلب است. در روایتی آمده است که «پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان می‌شوید و آن را دور نشمارید که دلتان دچار قساوت می‌شود.»

5.  تعیین وقت برای ظهور

یکی دیگر از آسیب‌ها تعیین وقت برای ظهور است؛ اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت علیه‌السّلام پدیده‌ی مبارکی است؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین منجر گردد، جای تأمل بسیار دارد زیرا بر اساس برخی روایات نقل شده از ائمه علیهم‌السّلام هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان ظهور آگاهی ندارد و از این رو تعیین وقت برای ظهور (توقیت) جایز نیست و حکمت الهی بر این است که وقت ظهور آن حضرت بر بندگان مخفی بماند، لذا احدی نمی‌تواند زمانی برای ظهور تعیین کند.

فضیل بن یسار از امام باقر علیه‌السّلام پرسید:«هَل لفهذا الامر وقتٌ؟ فقال: کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون»؛ «آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمودند: آنان که وقتی برای آن تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند.»

همچنین در روایتی دیگر امام باقر علیه‌السّلام خطاب به محمّد بن مسلم فرموده‌اند:

«ای محمّد، هر کس برای تو خبری از ما درباره‌ی تعیین وقت ظهور نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما (اهل‌بیت) برای هیچ کس وقت (ظهور) را تعیین نکرده‌ایم.»

و نیز در توقیعی که از ناحیه‌ی مقدسه صاحب‌الزمان علیه‌السّلام در پاسخ به پرسش‌های اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین می‌خوانیم:

«و أمّا ظهورفالفرج فإنّـه إلی الله، تعالی ذفکرفهف، وَ کَذَبَ الوقّاتون»؛  «و اما آشکار شدن فرج، به اراده‌ی خداوند است و آنان که (برای ظهور) وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند.»

با این حال بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه برای ظهور وقت تعیین می‌کنند که کم‌ترین اثر آن احساس یأس و ناامیدی برای کسانی است که این وعده‌های دروغین را باور کرده‌اند ولی خلاف آن را دیده‌اند.

بنابراین منتظران واقعی باید خود را از دام شیّادان و نیز نادانان حفظ کنند و درباره‌ی زمان ظهور تنها منتظر اراده‌ی پروردگار باشند. رسول خدا (ص) نیز در مورد زمان ظهور که همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره است، فرموده‌اند:

«ظهور او (قائم علیه‌السّلام) مانند قیامت است. تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد، آشکارش می‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است و جز به ناگهان بر شما نیاید.»

البته این نکته هم قابل ذکر است که با توجه به روایات متعددی که عنوان شده می توان علائم و ویژیگی های نزدیک شدن ظهور را بررسی نمود و آنها را به جهت آمادگی هر چه بیشتر مسلمانان و شیعیان تبلیغ کرد تا شیعیان این نکته را درک کنند که زمان ظهور به امید خدا هر لحظه نزدیک و نزدیکتر می شود ولی هیچگاه نمی توان گفت که در فلان سال یا فلان تاریخ امام زمان (عج) ظهور می کنند.

این دسته از روایات از یک سو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده‌ی ظهور حجّت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه‌ی کسانی است که در پی تعیین وقت برای ظهورند.

...

..

.

ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله...

  • مهدی دوست محمدیان
۱۸
شهریور


ادامه مطلب آسیب شناسی معارف مهدویت...


2.      نشان دادن چهره‌ای خشن از امام عصر علیه‌السّلام

برخی از افراد به علت نداشتن نگاه جامع به دین و بدون بررسی دقیق روایات و سند آن‌ها، به شنیده‌ها اکتفا کرده و چهره‌ای خشن از امام عصر (عج) ارائه می‌دهند. در حالی‌که باید مهر و قهر در کنار هم مطرح شوند و در چهره‌ای که از ظهور و حکومت حضرت و شخصیت بی‌مانند آن امام علیه‌السّلام ترسیم می‌گردد، مهر و قهر در کنار هم بیایند. چون تنها از قهر سخن گفتن و مهر را از یاد بردن، امام را در ذهن برخی افراد، خشونت‌طلب معرفی می‌کند.

 درباره‌ی مهر حضرت سخن بسیار می‌توان گفت؛ چه روایاتی که مهر امامان را به طور عموم بازگو می‌کند و چه روایاتی که در ارتباط با مهر امام مهدی (عج) به طور خاص رسیده است. امامان علیهم‌السّلام طبق فرموده‌ی خودشان جلوه‌ی رحمت واسعه‌ی إله هستند. امام رضا علیه‌السّلام در این‌باره فرموده‌اند: «امام همدمی سازگار، پدری مهربان، برادری تنی، مادری خوش‌رفتار با کودک خردسال و پناه مردم در پیش‌آمدها و کارهای بزرگ است.»

همچنین امام علیه‌السّلام به یکی از یارانشان می‌فرمایند«ای ابا ابراهیم! حضرت مهدی (عج) رنج و غم شیعه را پس از یک دوره‌ی سخت و بلایی طولانی و سستی دراز می‌زداید و گشایش می‌آفریند. خوشا آنان که آن زمان را درک کنند...»

 مهربانی امام، همچون مهر خداوند کریم حکیمانه است، بدین معنا که قهر او نیز جلوه‌ی محبت اوست. چون قهر او بر دشمنانی خواهد بود که با توجه به هدایت و معجزات آن حضرت، باز هم به او کفر ورزیده و حکومت عدلش را گردن نمی‌گذارند و در زمین فساد می‌کنند و این یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن، یعنی مهر در چهره‌ی قهر.

 در ضمن گروهی دیگر امام را شخصیتی تصور کرده‌اند که گویا دست به هیچ مبارزه و جهادی نمی‌زند و همه‌ی امور را با معجزه حل می‌کند، که این تفکر نیز نادرست است؛ چرا که با هر دوی این مهر و قهر است که مبنای حکومت امام پا می‌گیرد و زمینه‌های عدالت‌گستری فراهم می‌آید. گویا برخی از دوستان انتظار دارند که امام مهدی (عج) در هنگام ظهور خود با یک اسب و یک شمشیر مانند زمان پیامبر(ص) به جنگ دشمنان دین و خدا می رود که مسلح هستند به ویرانگرترین سلاح ها از جمله سلاح های اتمی و شیمیایی!!! این تصور نیز تصور نابجا و غلطی است، یکی از اساتید بنده می فرمودند که وقتی می گویند امام زمان(عج) با سلاح جدش رسول خدا در آخرالزمان می جنگند، منظور شمشیر پیامبر نیست! شمشیر صرفا یک نشانه و علامت است، در حقیقت سلاح اصلی پیامبر اسلام (ص) زبان و کلام ایشان بود که در زمان خود اکثر قوم عرب را به سوی دین الهی کشاند و هم اکنون نیز بسیاری از انسانها پیرو آن حضرت شده اند. در حقیقت کلام، سلاح اصلی امام زمان(عج) نیز کلام نافذ و شیوای ایشان است که قلوب انسان ها را جذب می کند نه شمشیر ایشان!  عدالت و مهر و قهر امام (عج) به طریقی است که با کفاری که به حکومت عدل گردن نمی دهند به روش خودشان مبارزه خواهد نمود. بر فرض مثال: با کفاری که مجهز به سلاح های کشتار جمعی هستند، با همان تجهیزات مبارزه خواهد کرد، و اگر مثلا قبیله ای در جنوب آفریقا هم به حکومت امام گردن ننهند و مجهز به سلاح هایی از جمله نیزه و شمشیر باشند مطمئنا با همان سلاح ها مبارزه خواهند کرد که اگر غیر از این باشد عدالت زیر پا گذاشته خواهد شد.

3.  طرح مباحث غیر ضروری

 گاهی افراد و مجموعه‌ها در قالب‌های گفتاری و نوشتاری، به بحث‌هایی روی می‌آورند که هیچ ثمری ندارد و ضرورتی برای طرح آن‌ها احساس نمی‌شود.

پرداختن به مباحثی از قبیل ازدواج حضرت و وجود فرزند برای آن بزرگوار، محل زندگی حضرت و مانند آن از نمونه بحث‌های غیرضروری است. مثلاً در رابطه با ازدواج ایشان بسیار دیده شده است که گروهی با بیان مطالبی غیر مستند ازدواج حضرت را اثبات کرده و بعضی دیگر آن را رد کرده‌اند، در حالی‌که هیچ دلیل قطعی بر اثبات یا رد آن وجود ندارد و مهم‌تر این‌که توجه به چنین مباحثی فایده‌ای نداشته و ما را از پرداختن به مباحث اصلی و ضروری باز می‌دارد.

 در مورد محل زندگی حضرت نیز که به جزیره‌ی خضرا معروف شده است دو نظر مخالف هم وجود دارد: برخی آن را صحیح و معتبر و قابل استناد دانسته‌اند و بعضی دیگر آن را مجعول و شبیه به افسانه می‌دانند و می‌گویند که استناد به آن درست نیست. با این همه تکلیف ما آگاهی از محل زندگی امام نیست و آن‌چه در روایات به آن تأکید شده است معرفت امام، حرکت در جهت رضایت امام مهدی علیه‌السّلام و پیروی از آن حضرت در گفتار و کردار و زمینه‌سازی برای ظهور ایشان است. افرادی که بسیار دغدغه اینگونه مسائل را دارند حداقل بهتر است با توجه به روایات معتبری که ذکر شده، همت نمایند و مکان زندگی و مکان حکومت امام زمان(عج) بعد از ظهورشان را آماده نمایند...!!! منظوره بنده مسجد سهله (محل زندگی امام زمان(عج)) و مسجد کوفه (محل حکومت امام زمان(عج)) هست. کسانی که به شهر نجف اشرف و مسجد سهله مشرف شده اند وضعیت این مسجد و اطراف آن را دیده اند! از خود بپرسید آیا واقعا این مکان و محیط پیرامونش آمادگی پذیرایی از امام زمان(عج) را داراست؟!!؟ مسجد کوفه که دیگر جایی برای گفتن نمی گذارد! فقط همین روایت از امام علی (ع) را بگویم و سخن را کوتاه کنم که بسیار طولانی شد...

امام علی(ع) به همراه چند تن از یارانشان از صحرای بی آب و علف نجف بازگشتند و هنگامی که نگاه امیرالمومنین به دیوار و خشت های مسجد افتاد فرمودند:

"وای بر کسی که تو را خراب کرده است! وای بر کسی که تو را به زودی خراب خواهد کرد! وای بر کسی که تو را با آجر می سازد!!! وای بر کسی که مکان مصلی نوح را تغییر دهد! خوشا به حال کسی که به همراه قائم اهل بیت من حاضر باشد و این مسجد را برای بنای دوباره اش خراب کند. آنان بهترین امت من با نیکان اهل بیت هستند."

...


ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله

...

..

.

پ.ن:  از دوستان و صاحب نظران خواهشمندم که جهت با کیفیت تر شدن مطالب نظرات و پیشنهادات خود را چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی عنوان نمایند.با تشکر فراوان

  • مهدی دوست محمدیان
۱۶
شهریور

هر امر مهمی به نسبت اهمیّتش، در معرض خطرها و آسیب‌هایی است، معارف مهم مهدویّت نیز از این قاعده مستثنی نیست، و اندیشه‌ی مهدوی نیز چون هر اندیشه و فرهنگی آفت‌ها و آسیب‌هایی دارد که اگر به آن‌ها توجه نشود و به موقع برای برطرف ساختن آن‌ها اقدام نگردد، آثار منفی و مخربی به دنبال خواهد داشت.

آسیب، عاملی است که سبب اختلال، ناهنجاری و آفت در پدیده‌ها می‌شود و آسیب‌شناسی به معنای بازشناسی اختلال‌های مفهومی و مصداقی بحث است. این اختلال‌ها ممکن است در اثر ناکارآمد بودن و ضعف روش‌های پیام‌رسانی یا محتوایی پیام باشد.

در معارف مهدوی نیز هر گاه مفاهیم و آموزه‌ها، با بدفهمی روبه‌رو یا به صورت نابه‌جا القا شود، آسیب‌های چشم‌گیری آشکار خواهد شد. و باید کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌هایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، بازشناسی شده و دیدگاه‌های مهدوی به دور از اختلال‌های مفهومی و مصداقی، بیان شوند.

اهمیّت موضوع آسیب‌شناسی مهدویّت

آسیب‌های فرهنگ مهدویّت، مواردی است که غفلت از آن‌ها موجب سستی اعتقاد آدمی به اصل وجود امام علیه‌السّلام یا ابعاد مختلف شناخت آن بزرگوار می‌شود و گاهی نیز گرایش به افراد یا مجموعه‌های منحرف را در پی دارد. از این رو باید برای شناختن این کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌ها اقدام جدّی شود. به بیان دیگر باید به پیرایش و تهذیب مفاهیم و مصادیقی که تاکنون وارد این فرهنگ شده است، پرداخت. در غیر این صورت هر گونه برنامه‌ریزی برای نهادینه‌سازی این فرهنگ، بی‌نتیجه خواهد بود. کسانی که بدون توجه به بحث آسیب‌ها وارد عمل می‌شوند، همچون باغبانی می‌مانند که بدون توجه به آفت‌ها، مشغول کشت و کار شود که قطعاً در این صورت این کشت و کار ثمره‌ای برای او نخواهد داشت.

مهم‌ترین آسیب‌های مهدویّت

 پس از روشن شدن مفهوم آسیب‌شناسی و اهمیّت آن در مباحث مهدوی، به چند نمونه از مهم‌ترین آسیب‌های فرهنگ مهدویّت که پیش از ظهور و در دوران غیبت رخ می‌نمایند، اشاره می‌کنیم:

1.    برداشت‌های انحرافی از مفهوم انتظار

از آسیب‌های مهم در فرهنگ مهدویّت، تفسیرها و برداشت‌های نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی است. درک و دریافت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از فساد به دست امام عصر علیه‌السّلام خواهد بود، در برابر تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها هیچ وظیفه‌ای نداشته و باید بی‌تفاوت بود و دست روی دست گذاشت چرا که همه چیز بر عهده‌ی ایشان است.

این نوع انتظار، انتظار منفی یا ویران‌گر است که امام خمینی (ره) در این‌باره دسته‌های مختلفی را برشمرده‌اند:

الف)  افرادی که انتظار فرج را به نشستن در مسجد، حسینیه، منزل و دعا کردن برای فرج می‌دانند، این‌ها مردم صالحی هستند که به تکالیف شرعی خود عمل می‌کنند لکن به فکر این نیستند که برای فرج کاری باید کرد.

ب) بعضی دیگر انتظار فرج را این گونه معنا می‌کنند که ما به این‌که در جهان و بر ملت چه می‌گذرد، کار نداشته باشیم. تنها تکالیف خود را ادا کنیم تا حضرت بیایند و إن شاء الله همه چیز را دنبال کنند.

ج) عده‌ای نیز می‌گویند عالم باید پر از معصیت بشود تا حضرت بیایند، ما نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم تا گناه زیاد و فرج نزدیک شود.

د)  یک دسته هم از این فراتر رفته و می‌گویند: باید به گناه دامن زد، باید مردم را دعوت به گناه کرد تا دنیا پر از ظلم و جور بشود و حضرت تشریف بیاورند.

ه )  افرادی نیز معتقدند که اصلاً هر حکومتی که در زمان غیبت محقق شود، حکومتی باطل و برخلاف اسلام است. این دسته از افراد به بعضی از روایات موجود در این زمینه استناد کرده‌اند، مانند روایت زیر که ابن اعین از امام باقر علیه‌السّلام نقل کرده است:

«کلف رایة فتفرفعف قَبل قفیام القَائم علیه‌السّلام طاغوت»؛«هر پرچمی که قبل از پرچم حضرت قائم علیه‌السّلام برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.»

در صورتی که منظور از عَلَم در آن روایات، عَلَم مهدوی است نه حکومت اسلامی.

در این روایت، پرچم‌هایی که به خاطر دعوت به خویشتن برافراشته شود، محکوم به بطلان و غیر قابل اطاعت می‌باشند. این‌ها قیام‌هایی است که در مقابل حضرت ولی عصر (عج) واقع شده‌اند و رهبر چنین قیام‌هایی طاغوت است. ولی پرچم‌هایی که در مسیر و جهت اهداف امام زمان (عج) باشند، مورد انکار قرار نگرفته‌اند و دعوت آن‌ها به قیام برای در هم شکستن باطل و به دست گرفتن اداره‌ی کشور و واگذاری آن به کسانی است که در حقیقت، حکومت، حق آنان می‌باشد، همانند قیام زید که از سوی امامان معصوم علیهم‌السلام مورد تمجید و تعریف قرار گرفته است.

سستی، بی‌اعتنایی و بی‌توجهی به شرایط جامعه، سر تسلیم فرود آوردن در مقابل بدی‌ها و ستم‌ها، بازیچه‌ی سیاست‌بازان و منحرفان شدن و مقابله با هر حرکت اصلاحی، همه از نتایج این دیدگاه در مورد انتظار است. از طرفی این تفکر تنها شامل آن دسته از افراد نمی‌شود، بلکه خود ما نیز با اعمال به ظاهر دینی خود شامل این انتظار منفی می‌شویم، شناخت صحیح از دین نداشتن، امر به معروف و نهی از منکر نکردن و نسبت به مسائل پیرامون خود بی‌تفاوت بودن، ما را از منتظر واقعی بودن دور کرده است..

در حالی‌که انتظار سازنده یا مثبت، تلاش و حرکت منتظر و زمینه‌سازی برای ظهور حضرت است.

انتظار واقعی، آماده باش و تحصیل آمادگی‌های لازم برای رسیدن به اهداف و خواسته‌های مورد نظر است. انتظار، تنها یک حالت روحی نیست، بلکه با توجه به روایاتی که آن را «افضل الاعمال» یا «احب الاعمال» می‌دانند، یک حالت روحی جریان یافته و شکل گرفته‌ای است که از معرفت برخاسته و به اقدام و عمل می‌انجامد.

...

..

.

ادامه مطلب در آینده ای نزدیک، ان شاالله

  • مهدی دوست محمدیان