دود...
دودِ این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرب و بلا محتاجم
دودِ ریا
دودِ گناه
دودِ بی حیایی دختران و زنان
دودِ بی غیرتیِ مردان
دودِ نگاه های آلوده
دودِ عشوه های پست و کثیف!
دودِ دروغ هایی که به راحتی آب خوردن گفته می شوند
دودِ غیبت های خانمان سوز
دود چشم و هم چشمی ها
دودِ حسادت ها
دودِ نامردی ها و نا مروتی ها
دودِ دوری از امام زمان
.
.
.
دودِ دل شکستنِ امام زمان(عج)
دودِ دل خون کردنِ امام زمان(عج)
این یک کامنتِ زیبا بود، ترجیه دادم اینو توی این پست استفاده کنم چون بسیار زیباست و قابل تامل
ممنون از محمد حسینِ عزیز
تا به حال از خودت پرسیده ای؟
چه کسی حسین را کشت؟
شمر و عمر سعد و زیاد را نمی گویم
عناوین را رها کن!
اسم ها دامی است تا ما را در گذشته نگه دارند!!!
چند لحظه تعارفات را کنار بگذاریم
و با خودمان صادق باشیم!
مگر از حسینیه های کوفه برای حسین نامه ننوشتن؟
همه مساجد شهر نامه دادند! حتی بچه مسجدی های کوفه...
مگر عاشقان اهل بیت،محبان حسین،محبان علی دست به قلم نشدند؟
پس 18 هزار نامه از کجا بود؟
مگر دست خط هیئت امنای مساجد کوفه از تاریخ پاک می شود؟
مگر پایگاههای بسیج کوفه در قتل حسین شرکت نکردند؟
مگر فرماندهان سپاه اسلام،بازماندگان عملیاتهای صدر اسلام،جانبازان صفین قاتلین حسین نشدند؟
مگر یاران خط رسول الله به تشخیص مصلحت در قتل پسر رسول الله سکوت نکردند؟
مگر کارگزاران نظام علوی حکم قتلش امضا نکردند؟
مگر........
باید از عمق حسینی شویم!
آنانکه در سطح حسینی شدند
و در سطح ماندند
نامشان کوفی شد!
همانان که دعوت کردند و کشتند
غارت کردند و گریستند
کوفه یک شهر نیست
یک مکتب است
مکتبی پر از عناوین زیبا
پر از شعارهای انقلابی
اما....
چه کسی حسین را کشت؟
شمر و عمر سعد و پسر زیاد را نمی گویم
شاید این جواب معمای غیبت را حل کند
شاید!!!
***********************************************************
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است بالای تربتی که خودش آرمیده است
یا ایها الغریب سلام ای برادرم ای یوسفی که گرگ پیرهنت را دریده استاربعین حسینی تسلیت باد... آجرک الله یا صاحب عصر و الزمان
- ۹۲/۱۰/۰۲
************************
شرح حدیث....آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمه الله علیه....
ترجمه حدیث: حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
همان طور که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمیشوند، محبّت و دل بستگی به خداوند نیز با محبّت و دل بستگی به دنیا جمع نمیشوند.
شرح حدیث: خیلی زیبایی در این روایت دیده میشود. انسان اگر بخواهد بفهمد حبّ به خدا دارد یا نه، راهش چیست؟ این امری نیست که هفتهای و ماهی یا سالی یک بار پیش بیاید، بلکه انسان در هر روز چندین بار بر سر دو راهی دنیا و آخرت قرار میگیرد؛ آن هم نه فقط بُعد وجودی او، بلکه تمام ابعاد وجودیش مثل قلب، عقل، اعضاء و جوارح، دست، پا، زبان، گوش، چشم و حتّی خطورات ذهنیّه او مثل دروغ، غیبت، تهمت، مال حرام خواری، نگاه به نامحرم و... انسان ببیند کدام را انتخاب میکند امر الهی را انتخاب میکند که نور است، یعنی محبّت و دوستی به خداوند را، یا این که معصیت را انتخاب میکند که ظلمت و تاریکی و محبّت و دل بستگی به دنیاست؟
نور و ظلمت در یک جا جمع نمیشوند و دل ظرف محبّت خداوند است و دو شیء و دو چیز در او جای نمیگیرد، محبّت و دل بستگی به خداوند یعنی نورانیّت، نشاط، آرامش، برکت، نیکوکاری. و محبّت و دل بستگی به دنیا، یعنی ظلمت، تاریکی، اضطراب، افسردگی، فساد، گناه و معصیت. حالا انسان ببیند در شبانه روز زندگی خود چه چیز را انتخاب میکند؟ این از عمل انسان معلوم میشود. آیا دل را در اختیار صاحب خانۀ با محبت خود و انجام فرامین او قرار دادهایم؟ یا اینکه با نافرمانی، معصیت و گناه صاحب خانه را از دل بیرون کرده به مستأجر و یا بالاتر به غاصبی که محبّت دنیا و شیطان است داده و دل را بیمار کردهایم؟
انسانی که کارهای شیطانی انجام میدهد و میگوید خدا را دوست دارم، حرفش یک دروغ و فریب شیطان است. او دل را به شیطان تحویل داده است. البته چون خداوند کریم، مهربان و توّاب است، انسان میتواند با توبه و انجام اعمال نیک دل خود را از شیطان پس گرفته و ظرف محبّت خدا کند.
[1]غرر الحِکَم و دُرر الکَلِم، صفحه 141، روایت 2513
****************
آقا مجتبی...
http://zareh.blog.ir/post/268